رشيد رضا نيز مراد از امامت را در اين آيه رسالت مىداند:
امامت در اينجا عبارت از رسالت است. و امّا فائده امتحان، شناساندن ابراهيم عليه السلام به خود اوست. (28: ج 1، ص 455)
5ـ1) پاسخ به سخنان اهل سنّت
5ـ1ـ1) نبى و رسول در لغت و استعمال قرآنى
«نبى» صفت مشبّهه بر وزن فعيل، يا مشتقّ از مادّه «نبأ» به معناى خبر است (10: ج 11، ص 284) يا از مادّه «نبوة» و «نباوة» به معناى ارتفاع، مشتقّ شده است. (همان: ج 15، ص 302)
بنابر اشتقاق اوّل، نبى يعنى شخصى كه حامل خبر است، ولى معمولاً به معناى «مُنبئ» يعنى خبرآورنده به كار مىرود (مانند نذير كه به معناى مُنذر به كار برده مىشود). و بنابر اشتقاق دوم، نبى يعنى مرتفع. ابن اثير مىگويد: در حديث آمده:
لاتصلّوا على النبيّ. (1: ج 5، ص 11) يعنى بر زمين بلند نماز نخوانيد. پيامبران الاهى نيز چون مردانى بلند مرتبه و والامقام بودند، از اين جهت، به آنها نبى گفته شده است.
در نتيجه، نبى از جهت لغت، معنا و مفهوم عامّى دارد كه شامل همه خبرآورندگان مىشود؛ امّا در كلام عرب، اين لفظ تنها در مورد خبرآورندگان از ناحيه خداى تعالى به كار رفته است. بنابراين، روشن است كه داشتن حقّ امر و نهى و لزوم تبعيّت از نبى، قابل استفاده از لغت نيست.
«رسول» نيز صفت مشبّهه است كه از ريشه «رسل، يرسَل» اخذ شده به معناى كسى است كه حامل رسالتى است و در مورد كسى به كار مىرود كه حامل رسالت رسولان آسمانى (فرشتگان) باشد. استعمال رسول، از اين جهت، اعمّ است و در قرآن و روايات و كلام عرب، به اين معنابه كار مىرود. بر اساس نظر ابن انبارى رسول در لغت به معناى كسى است كه از اخبار مبعوث كنندهاش تبعيّت مىكند.