رشيد رضا در پاسخ اين اشكال، از قول عبده مىنويسد:
...[ خداوند در ] آيه] نگفته است پس من تو را [ امام] قرار دادم؛ براى نماياندن اينكه [ جعل امامت] صرف فضل خداى تعالى و گزينش اوست نه به سبب اتمام كلمات. پس امامت در اينجا عبارت است از رسالت و آن براى كسى اكتسابى نيست. (28: ج 1، 455)
در پاسخ عبده بايد گفت، حتّى با فرض اينكه جعل امامت، نتيجه ابتلا و امتحان نباشد ـ كه اين ادّعا خود، به دليل نياز دارد ـ ظهور آيه در اين است كه ابتلا و امتحان حضرت ابراهيم عليه السلام از نظر زمان و رتبه، پيش از جعل امامت بوده است و عدم كاربرد تعبير «فقال»، مقدّم بودن ابتلا و امتحان را بر جعل مقام امامت نفى نمىكند.
از سوى ديگر، چنانچه منظور از ابتلا، تكليف كردن به واسطه امر و نهى و تشريع باشد (چنانكه برخى از اهل سنّت گفتهاند ۱ ) مسلّما موارد ابتلا و امتحان (كلمات) بايد از طريق وحى به حضرت ابراهيم عليه السلام برسد و راهى جز وحى براى دريافت اوامر و نواهى و تكاليف الاهى وجود ندارد. بنابراين لازم مىآيد كه ابتلا و امتحان حضرت ابراهيم عليه السلام در ظرف نبوّت و رسالت بوده باشد.
5ـ1ـ4) ابتلائات حضرت ابراهيم عليه السلام
براساس روايات اهل بيت عليهم السلام مسلّم است كه مقام امامت غير از نبوّت و رسالت و افضل از آنهاست. بدين رو، حضرت ابراهيم عليه السلام بعد از رسيدن به مقام نبوّت و رسالت، از سوى خداوند متعال به امامت نائل گرديد. در نتيجه، شيعه براى اثبات اين موضوع نياز به بررسى موارد ابتلاى حضرت ابراهيم عليه السلام ندارد؛ لذا موضوع را در آراء و انظار اهل سنّت بررسى مىكنيم.
مقاتلبن سليمان مىنويسد:
مراد از ابتلا در آيه شريفه، همه مسائلى است كه در قرآن ذكر شده... (مانند)
1.به عنوان نمونه، نك ۹: ج ۱، ص ۲۳۷؛ ۳۰: ج ۲، ص ۹۶؛ ۱۴: ج ۱، ص ۱۸۶؛ ۲۰: ج ۱، ص ۱۸۳.