انسان سالم از ديدگاه قرآن و حديث - صفحه 108

برايش نهفته است (9: ج 1، ص 141) و به سبب اين دانسته‏اش، خرسند و راضى مى‏شود و به آرامش و آسايش واقعى، دست مى‏يابد. آرى او به خدا توكّل مى‏كند؛ يعنى معتقد مى‏شود كه مخلوقات نمى‏توانند به او نفع و ضررى رسانند؛ اگر خدا نخواسته باشد. اميد و طمع يكباره از مخلوقات بر مى‏كَند و به خدا وابسته مى‏شود (10: ص 260) و قلبش بر اثر توكّل، قدرت مى‏گيرد. (1: ص 197، ش 3879) به سبب معرفتى كه به خدا دارد، در عين آنكه محبّ خدا و اميدوار به اوست، از خدا مى‏ترسد؛ به اين معنى كه مى‏داند خداوند او را مى‏بيند و گفته‏هايش را مى‏شنود و هر كار خوب و بدى انجام دهد، خدا از آن آگاه است. اين معرفت سبب باز ايستادن او از هر گونه زشتكارى مى‏شود؛ البتّه معرفتى كه عجين با يقين گشته است. (12: ج 2، ص 70) او بر شهوتش مسلّط گشته، مالك نفسش مى‏شود. (1: ص 274، ش 5997) آن چنان خويشتن‏دار كه لغزشهايش بسيار اندك شده و به گوهر تقوى دست يازيده است. اگر اين چنين است كه به قدر و قضاى خداوند بوده و بر مصلحت و حكمت او دل استوار كرده، اينك سزاوار است اين گونه رفتارهايى از او سر زند:
فرمانبردار احكام و اوامر الاهى شود و گناه و معصيت خدا را انجام ندهد و سعادت و نيك‏بختى را در اين رفتار ببيند و هر زمان كه غفلت نمود، به درگاه الاهى با توبه و انابه، باز گردد و به فرموده مولى الكونين اميرالمؤمنين، درختهاى گناهان خود را در برابر ديدگان و دلهاى خويش قرار داده و آنها را با آب پشيمانى، آبيارى كند؛ آن گاه اين درختها بار سلامت داده و خشنودى و كرامت را در پى خواهند داشت. (14: ج 75، ص 72) كه اين فرمايش در واقع، بيان كلام نورانى وحى است كه بر مستغفرين مژده افزايش نيرو و رحمت الاهى مى‏دهد: و يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إلَيْه يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارا و يَزِدْكُم قُوَّةً إلى قُوَّتِكُمْ و لا تَتَوَلَّوا مُجْرِمينَ. (هود (11) / 52)
البتّه آن كه اهل توبه است، اهل دعا نيز هست؛ او زياد دعا مى‏كند و همه

صفحه از 113