>

155
مثلث ايمان

از حالت يأس و نااميدي، تشويق و ترغيب نمايد.۱
احاديث فراواني از معصومان عليهم السلام نيز در دست است که به همين سياق، به نهي از يأس از خداوند پرداخته،۲ آن را جزء بدترين و بزرگ‌ترين گناهان بر شمرده ۳ و حتّي آن را بدتر و بزرگ‌تر از اصل گناه دانسته اند.۴
حالت افراطيِ اميد به خدا، منجر به «تجرّي» مي‌شود؛ يعني گستاخي و يا حالت بيباکي که خود، باعث مي‌شود فرد، به دليل اميد افراطي‌اي که به رحمت گسترده و بيکران خداوند دارد، دست به ارتکاب گناه و نافرماني بزند. به عبارت ديگر، انسان متجرّي، از هيچ چيز باکي نداشته و به همين دليل هم هيچ‌گونه منع و بازداري‌اي بر اعمال وي حاکم نيست (پسنديده، زير چاپ). قرآن کريم در موارد متعدّدي، به

1.. براي مثال: (قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛ بگو اي بندگانم که بر نفس خود ستم و اسراف نکرديد، از رحمت خداوند نوميد نشويد که خداوند تمامي گناهان را مي‌آمرزد؛ زيرا او آمرزندۀ رحيم است) (سورۀ زمر، آيۀ ۵۳)؛ (أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ آگاه باشيد که اولياي خدا از هيچ چيز، ترس و اندوه ندارند) (سورۀ يونس، آيۀ ۶۳)؛ (...فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ ... پس کساني که ايمان مي‌آورند و عمل صالح مي‌کنند، نه بيمي برايشان است و نه اندوهناک مي‌شوند) (سورۀ انعام، آيۀ ۴۸)؛ (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ همانا کساني که ايمان آورده و اعمال صالح انجام مي‌دهند و نماز به پا داشته و زکات مي‌دهند، اجرشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسي بر آنان هست و نه اندوهگين مي‌شوند) (سورۀ بقره، آيۀ ۲۷۷).

2.. براي مثال، نقل است از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله که فرمود: قال داوود: إلهي حَقِيقٌ عَلَي مَن عَرَفَکَ حَقَّ مَعرِفَتِکَ أنْ لَا يَيَأسَ وَ لا يَقنَطَ؛ داوود عليه السلام فرمود: پروردگارا! زيبندۀ کسي تو را به راستي مي‌شناسد، اين است که دل‌سرد نشود و نوميد نگردد ( الفردوس، ج ۱، ص ۱۴۱ و ۴۹۹).

3.. براي مثال، نقل است از حضرت علي عليه السلام که مي‌فرمايد: ... حينما سُئل عن أکبر الکبائر: الأمنُ مِن مَکْرِ اللهِ، وَ الإِيَاسُ مِنْ رَوحِ اللهِ، وَ القُنُوطُ مِنْ رَحمَةِ اللهِ؛ بزرگ‌ترين گناه، ايمن بودن از مکر پروردگار و مأيوس شدن از بخشش خدا ويأس از رحمت خداست، ( کنز العمال، ح ۴۳۲۵، به نقل از محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۸ ش، باب «قنوط»).

4.ر.ک: الکافي، ج ۷، ص ۲۹۶، ح ۳؛ التهذيب، ج ۱۰، ص ۲۶۳، ح ۶۵۱؛ الطبقات الکبري، ج ۵، ص ۲۱۴؛ تاريخ دمشق، ص ۸۳، ح ۱۲۴.


مثلث ايمان
154

آميخته نباشد».۱ همان گونه که از اين احاديث نيز برداشت مي‌شود، آسيب خوف، نااميدي است و آسيب اميد، تجرّي.۲
حالت افراطي ترس از خداوند، به يأس مي‌انجامد؛ يعني درماندگي و مأيوس شدن از رحمت بيکران و گسترده خداوند ـ که خود، باعث بي‌عملي مي‌شود ـ زيرا طبيعي است که انسان مأيوس، دليلي براي خويشتنداري و بازداري خواسته‌ها، رفتارها و اميال خود نخواهد داشت. قرآن کريم، به طور مکرّر، يأس از خداوند را نهي نموده است۳ و مأيوس‌شدگان از رحمت الهي را مورد نکوهش قرار داده و آن را يکي از ويژگي‌هاي کافران (و يا يکي از مصاديق کفر) دانسته،۴ و سعي کرده است که با يادآوري مکرّر صفات جماليه خداوند مهربان در قرآن کريم، آنها را به خروج

1.. يَا بُنَي کُنْ ذَا قَلْبَينِ؛ قَلبٌ تَخَافُ بِاللهِ خَوفاً لَا يُخَالِطُهُ تَفرِيطٌ، وَقَلْبٌ تَرْجُو بِهِ اللهَ رَجَاءً لَا يُخَالِطُهُ تَغرِيرٌ (تنبيه الخواطر، ج ۱، ص ۵۰، به نقل از: محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۸ش، ح ۵۲۱۰).

2.در حديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است که: لَو يَعْلَمُ المُؤمِنُ مَا عِندَ اللهِ مِنَ العُقُوبَةِ مَا طَمَعَ أَحَدٌ فِي الجَّنَّةِ، وَ لَو يَعْلَمُ الکَافِرُ مَا عِندَ اللهِ مِنَ الرَّحمَةِ مَا قَنَطَ مِنَ الجَّنَّة أَحَدٌ؛ اگر مؤمن مي‌دانست که نزد خدا چه عقوبتي وجود دارد، هيچ کس به بهشت اميد نمي‌داشت و اگر کافر مي‌دانست که خدا چه رحمتي دارد، هيچ کس از بهشت نااميد نمي‌شد. (مسند ابن حنبل، ج ۲، ص ۳۳۴؛ صحيح مسلم، ج ۸، ص ۹۷؛ سنن الترمذي، ج ۵، ص ۲۰۹؛ کنز العمّال، ح ۵۸۶۷، به نقل از: محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۸ش، ح ۵۲۰۴). همچنين در حديث ديگري از ايشان آمده است: لَو تَعلَمُونَ قَدَرَ رَحْمَةِ اللهِ لَاتَّکَلتُم عَلَيهَا وَ مَا عَمِلتُم إِلَّا قَليِلَاً، وَ لَو تَعلَمُونَ قَدَرَ غَضَبِ اللهِ لَظَنَنتُم بِأَن لَا تَنجُوا؛ اگر اندازۀ رحمت خدا را مي‌دانستيد، بر آن تکيه مي‌کرديد و جز اندکي عمل نمي‌کرديد، و اگر اندازۀ عذاب خدا را مي‌دانستيد، گمان مي‌کرديد که نجات نمي‌يابيد ( کنز العمّال، ح ۵۸۹۴، به نقل از: محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۸ش، ح ۵۲۰۳). اگر چه در هر دو حديث، پيام اصلي، اندازۀ رحمت و غضب خداوند متعال است، به خوبي از آنها استفاده مي‌شود که آسيب رجا، اتّکال بيش از اندازه به رحمت خدا و کاهش عمل است، و آسيب خوف، باور بي‌مورد، به نجات نايافتگي و قطع اميد.

3.. (وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ؛ از رحمت خدا مأيوس نشويد) (سورۀ يوسف، آيۀ ۸۷).

4.. براي مثال: (إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ؛ تنها کافران از رحمت خدا مأيوس مي‌شوند) (سورۀ يوسف، آيۀ ۸۷)؛ (وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي...؛ آنان که به آيات خدا و ديدار وي کافر شده اند، از رحمت من مأيوس هستند) (سورۀ عنکبوت، آيۀ ۳۹).

  • نام منبع :
    مثلث ايمان
تعداد بازدید : 135032
صفحه از 246
پرینت  ارسال به