>

157
مثلث ايمان

البته اين نکته نيز بايد مورد توجّه و تأکيد قرار گيرد که تجرّي يا يأس، ممکن است فراگير بوده و به صفت پايدار فرد در رابطه با خدا تبديل شود، و ممکن هم هست که موردي باشد. بدين ترتيب، ممکن است که برخي از افراد، در پاره‌اي از موارد، تجرّي نسبت به خداوند داشته باشند و در بعضي ديگر از موارد، يأس از خدا داشته باشند. بنا بر اين، منظور از تجرّي و يأس، لزوماً اين نيست که فرد، کاملاً اهل تجرّي و يا يأس باشد.
نکته بسيار مهم و جالب توجّه، اين است که در مقابل دو بُعد بيم و اميد ـ که افراط در آنها مشکل‌ساز خواهد بود ـ ، به نظر مي‌رسد که بُعد محبّت به خدا، حالت افراط ندارد و به عبارت ديگر، هر چه شدّت پيدا کند، منفي نمي‌شود و به وضعيت يا حالت نامطلوب نمي‌رسد. بنا بر اين، هر چه بيشتر باشد بهتر است؛ يعني حد بهينه ندارد. اين مفهوم، در آيات و روايات هم آمده است که خدا را حتّي از خودتان هم بيشتر دوست بداريد.۱
اينک با فرض موارد مورد اشاره در دو بند ياد شده، بلافاصله اين پرسش مطرح مي‌شود که چگونه مي‌توان در ابعاد ترس و نياز، يأس (حالت نامطلوب) را از خشيت (حالت مطلوب)، و نياز به خودِ خدا (حالت مطلوب) را از تجرّي (حالت نامطلوب) جدا و متمايز کرد (در حالي که نمرات بالاتر در الگوي فرضي ارائه شده، عملاً حالت‌هاي مطلوب‌تر و سالم‌تر را نشان مي‌دهند)؟ به نظر مي‌رسد که با در نظر گرفتن دو شرط (به صورت هم‌زمان) مي‌توان اين تمايز را با موفّقيت انجام داد:

1. داشتن خوف و رجا با هم

همان گونه که گذشت، آنچه که در اسلام موکداً بدان توصيه شده، داشتن خوف و رجا (ترس و نياز) هر دو با هم است و نه فقط يکي از آنها. در توضيحي هم که پيش از اين، در باره آيات خوف و رجا ارائه شد، نشان داده شد که اهميت همراهي اين دو با يکديگر، تعديل آنها، و جلوگيري از تأثيرات نامطلوب اين حالت‌ها به تنهايي است. به عبارت ديگر، راهبرد اصلي آسيب‌زدايي از خوف و رجا يا بيم و

1.. ر.ک : محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۹ش، بخش دوم: دوستيِ خدا.


مثلث ايمان
156

تجرّي و احساس ايمني نسبت به انجام دادن گناه و نافرماني در برابر خداوند اشاره کرده و مردم را از آن، برحذر داشته و نهي نموده است۱ و تلاش کرده که با يادآوري صفات جلاليه خداوند عظيم، آنها را از حالت تجرّي خارج نمايد.۲
همچنين احاديث فراواني از معصومان عليهم السلام در دست است که در همين چارچوب، به نهي از تجرّي نسبت به خداوند پرداخته۳ و آن را جزو بدترين و بزرگ‌ترين گناهان برشمرده‌اند. براي مثال، هنگامي که شخصي از امام صادق عليه السلام در باره انواع گناهان کبيره مي‌پُرسد، ايشان تجرّي نسبت به خدا را يادآور مي‌شود و به آيه شريف (أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللهِ) اشاره مي‌کند.۴ احساس امنيت‌هاي نادرست، از جمله احساس امنيت از آينده، به اين دليل مورد نکوهش قرار گرفته است که کسي که احساس امنيت مي‌کند، نسبت به مخاطرات، حسّاس نمي‌شود و بنا بر اين، خود را از آنها نيز بر حذر نمي‌دارد و در نتيجه، در دام خطرها گرفتار مي‌شود.

1.. (أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ؛ آيا از مکر و تدبير خدا ايمن شده‌اند؟ که جز گروه زيانکاران، از مکر خدا ايمن نشوند (احساس ايمني نمي‌کنند)) (سورۀ اعراف، آيۀ ۹۹).

2.. (أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ؛ آيا اهل شهرها و ديار ايمن هستند از اين‌که هنگام روز عذاب ما ـ در حالي که سرگرم‌اند ـ بر آنان درآيد؟!) (سورۀ اعراف، آيۀ ۹۸).

3.. براي مثال، در حديثي از امام علي عليه السلام نقل شده است که: لَا يَجتَرِئُ عَلَي اللهِ إلَّا جَاهِلٌ شَقِيٌ: جز جاهل بدبخت، کسي نسبت به خداي خودش گستاخ نمي‌شود (نهج البلاغه، نامۀ ۵۳). همچنين در حديثي ديگر از امام صادق عليه السلام نقل شده است که ارج الله رجاء لا يجرئک علي معاصيه؛ به خدا آن‌گونه اميد داشته باش که تو را نسبت به معصيت او جرأت ندهد ( الأمالي، صدوق، ص ۲۲، ح ۲۹). در اين باره، امام سجاد عليه السلام در دعاي خود چنين مي‌فرمايد: إلهي وَ سَيِّدِي وَ مَولَاي حُسْنُ ظَنِّي بِکَ جَرَّأنِي عَلَي مَعَاصِيکَ؛ اي خدا و آقا و مولاي من! خوش‌گماني من به تو، مرا بر معصيت تو گستاخ کرده است (بحار الأنوار، ج ۹۴، ص ۱۲۲، ح ۱۹). نيز ايشان در دعاي ديگري آورده‌ است: ... وَ يَحمِلُنِي وَ يُجَرِّئُنِي عَلَي مَعَاصِيکَ حِلمُکَ عَنِّي: ...خدايا! حلم تو نسبت به من، مرا بر معصيت، وادار و گستاخ کرده است ( الإقبال بالاعمال، ج ۱، ص ۱۶۰). امام علي عليه السلام نيز مي‌فرمايد: إنَّ حِلْمَ اللهِ تَعَالَي عَلَي المَعَاصِي جَرَّأَکَ وَ بِهَلَکَةِ نَفْسِکَ أَغرَاکَ؛ حلم خداوند، تو را نسبت به نافرماني‌اش گستاخ کرده و به هلاکت خودت فريب داده است (غرر الحکم، ح ۳۴۶۷، به نقل از: محمّدي ري‌شهري، ۱۳۷۸ش، ح ۴۳۷۱).

4.المناقب لابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۵۱؛ بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۲۱۶، ح ۴.

  • نام منبع :
    مثلث ايمان
تعداد بازدید : 135029
صفحه از 246
پرینت  ارسال به