>

85
مثلث ايمان

نداشت، بلکه با تماميِ مقياس‌ها ارتباطي منفي داشت، و سرانجام، ابزار کنترل‌کنندگيِ خدا طبق فرض لارنس، علاوه بر اين که با مقياس مشيت الهي، همبستگي بالا و مثبتي را نشان داد (63/0)، با مقياس تأثيرپذيري تصوّر از خدا نيز همبستگي زيادي (50/0) نشان داد. به عبارت ديگر، نتايج، ارتباط و همبستگي زيادي بين دو مقياس تأثيرپذيري و مشيت الهي را گزارش داد. افرادي که احساس مي‌کنند خدا خيلي قدرتمند است نسبت به خودشان هم همين احساس را داشته و خود را منفعل نمي‌دانند. بسياري از نظريه‌پردازان نيز معتقدند که آزادي و قدرت انسان و خدا با هم منافاتي ندارد (لارنس، 1997 م).
لارنس در سال 1997 م، با تجزيه و تحليل هنجاريابيِ 1580 آزمودني، مقياس تصوّر از خدا (GIS)۱ را در دو قسمت 72 ماده‌اي، شش زيرمقياسي و 36 ماده‌اي، سه زيرمقياسي به عنوان زيرمجموعه و فُرم کوتاه شده پرسش‌نامه تصوّر از خدا ساخت. مانک (2003 م) در پژوهش خود، پاياييِ اين مقياس را توسط ضريب آلفاي کرونباخ، 82/0 به دست آورد.

آزمون‌هاي مذهبي ساخته شده در ايران

مهم‌ترين نقطه ضعف مقياس‌هايي که شرح آنها داده شد و نيز ديگر پرسش‌نامه‌هاي مشابه، اين است که به قلمرو يک دين و عمدتاً هم مسيحيت، محدود است و براي پيروان ديگر اديان، حداقل به سادگي، قابل تعميم نيست. از اين رو، ضرورت تلاش براي ساخت ابزاري مناسب، جهت سنجش نگرش مذهبي مطابق با دين اسلام و فرهنگ ايراني، احساس مي‌شود. پس از توضيح کوتاه نمونه‌هايي از مقياس‌هاي مذهبيِ ساخته شده توسط پژوهشگران در ديگر اديان، اکنون به اختصار، نمونه‌هايي از مقياس‌هاي گوناگون ديني‌اي را که در ايران ساخته شده است، مورد بررسي قرار مي‌دهيم:

1. پرسش‌نامه فرافکن نگرش مذهبي

احمدي علوان آبادي (1352 ش)، «پرسش‌نامه فرافکن نگرش مذهبي» را ـ که مشتمل بر بيست سؤال کامل کردني و پنج سؤال به صورت حکايت است ـ بر مبناي

1.. God image scale.


مثلث ايمان
84

«رواييِ افتراقي»،۱ همبستگي بين مقياس‌هاي تصوّر از خدا را با هفت ابزار معتبر، ديگر اندازه‌گيري کرد(1991 م، به نقل از لارنس، 1997 م). مقياس «چالش با ابزار نياز به پيشرفت» بنديگ۲ (1964 م، به نقل از لارنس، 1997 م)، مقياس «پذيرندگي با آزمون حرمت خود» روزنبرگ۳ (1965 م، به نقل از لارنس، 1997 م)، مقياس «خيرخواهي با ابزار ديگردوستي»۴ رايتسمن۵ (1964 م، به نقل از لارنس، 1997 م)، و طبق نظر بنسون و اسپيلکا (1973) مقياس «تأثيرپذيري با ابزار کنترل دروني» والچا۶ (1972 م، به نقل از لارنس، 1997 م)، مقياس «مشيت الهي با ابزار خداي کنترل‌کننده» کپين۷ (1976 م، به نقل از لارنس، 1997 م) و سرانجام مقياس «جهتگيري مذهبي» آلپورت و راس (1967 م، به نقل از لارنس، 1997 م) با تمام مقياس‌ها به کار گرفته شد.
همان طور که لارنسه فرض کرده بود، جهتگيري مذهبيِ بيروني، با تمام مقياس‌هاي تصوّرِ از خدا، همبستگي معکوس داشت و جهتگيري مذهبيِ دروني، با تمام مقياس‌هاي تصوّر از خدا، رابطه مثبت داشت و طبق فرض لارنس، بيشترين همبستگي را با مقياس حضور (69/0) و مقياس کنترلي اهميت ارتباط با خدا (76/0) نشان داد. مقياس چالش ـ آن طور که لارنس فرض کرده بود ـ ، با ابزار پيشرفت، همبستگي نشان نداد، و تنها همبستگي آن، با مقياس مشيت الهي بود (البته با تمامي مقياس‌ها، رابطه منفي داشت). ابزار عزّت نفس، طبق فرض لارنس، همبستگيِ مثبتي با تمام مقياس‌هاي تصوّر از خدا بخصوص مقياس پذيرندگي (54/0) نشان داد.
اگرچه لارنس، انتظار داشت که ابزار نوع‌دوستي، ارتباط معنادار بيشتري با مقياس خيرخواهي نسبت به ديگر مقياس‌ها نشان دهد، همبستگي ضعيفي بين اين ابزار با تمام مقياس‌هاي تصوّر از خدا به دست آمد (22/0 تا 26/0). همچنين برخلاف فرض لارنس، مقياس تأثيرپذيري با منبع کنترل، نه تنها همبستگي مثبت

1.. discriminate validity.

2.. Bendig, A.

3.. Rosenberg, M.

4.. Altruism.

5.. Wrightsman, L.

6.. Valecha, G.

7.. Koppin, P.

  • نام منبع :
    مثلث ايمان
تعداد بازدید : 135022
صفحه از 246
پرینت  ارسال به