بايسته‌هاى پژوهشى در مسأله‌ى مهدويّت - صفحه 120

روايت محدّثان اهل تسنّن، رسول خدا صلى‌ الله‌ عليه‌ و‌ آله وسلمدر سخنى جاودانه فرمود: «من کذّب بالمهديّ فقد کفر» ۱ . از اين‌رو، دانشمندان شيعه و سنّى، درباره‌ى حضرتش صدها کتاب مستقل نگاشته و در ضمن آثار ديگر نيز در اين مورد سخن رانده‌اند.
ديدن و شناختنِ آن همه کتاب، در بدو امر، اين نکته را به ذهن مى‌آورد که تمام ابعاد و جوانب مهدويّت روشن شده و موضوعى براى تحقيق جديد، بر جاى نمانده است؛ امّا نگاهى ژرف‌تر، ما را از اين نظر باز مى‌گرداند و ضرورت پژوهش‌هاى مفصّل بعدى را به ما مى‌فهماند. اين ضرورت، از يک سو، به دليل اهمّيّت و عظمت حقيقت مهدويّت است و از سوى ديگر، پيوند آن را با جوانب مختلف زندگى انسانى و شؤون گونه‌گونِ عقيده اسلامى گوشزد مى‌کند. امّا مهم‌تر از اين دو، کم‌کارى بعضى از پژوهشگران مسلمان در مورد مقدّمه‌ى پژوهش يعنى يافتن موارد ناکاويده يا کم کاويده ـ را نشان مى‌دهد. البتّه گاهى سرعت‌طلبى و کم‌حوصلگى برخى از نويسندگان يا آشنايىِ اندک آن‌ها به روش و منش علمى در تحقيق نيز به اين ضرورت‌ها دامن مى‌زند.
فعلاً در اين‌جا از بررسى اين علل و عوامل مى‌گذريم، که اين مقدّمه جاى آن نيست. به هر حال، اين گفتار، در پىِ آن است که به سهم خود، بخشى از بايسته‌هاى پژوهشىِ مهدويّت را بنماياند.

0 ـ 2 پيشينه

پيش از اين، در همين موضوع، پژوهش‌هايى سامان يافته است؛ از جمله:
ـ مهدويّت در نگاه اديان و مذاهب (بايسته‌ها و موضوعات پژوهشى) در: خبرنامه‌ى اديان و مذهب (نشريه‌ى اطّلاع‌رسانى انجمن علمى اديان و مذاهب حوزه‌ى علميّه‌ى قم)، شماره‌ى 3، ص 4 ـ 6. ۲

1.العرف الوردى، سيوطى، ۲ / ۶۱؛ عقد الدرر فى اخبار المنتظر، مقدسى شافعى، ص ۱۵۷؛ متّقى هندى، اين انکار را در عين آگاهى نسبت به اين که عقيده به مهدى جزء سنّت نبوى است، مى‌داند و نتيجه مى‌گيرد که انکار و تکذيب بخشى از سنّت قطعى، دليل بر کفر حقيقى است. (البرهان فى علامات مهدى آخرالزّمان، تحقيق مهلهل الياسين، ج ۲ ص ۸۴۴). بنگريد: مهدويّت در قرآن و سنّت، غلامحسين تاجرى نسب (پايان‌نامه دکترى)، ص ۱۳.

2.اين مقاله را از طريق اينترنت نيز مى‌توان باز يافت. رجوع شود به:ؤ. www.adyannews.Blogfa.com

صفحه از 141