14. آسيبشناسىِ نگارشهاى مهدويّت
آثارى که تاکنون در زمينهى مهدويّت عرضه شده (اعمّ از آنها که در اثبات مهدويّت بوده يا انکار آن)، از آفاتى بىنصيب نمانده که جاى آسيبشناسى دارد، تا مقدّمهى آسيبزدايى باشد.
از باب نمونه، به چند مورد اشاره مىشود:
14 ـ 1 تکيه و استناد فراوان به کتابهاى مِلل و نحل، در حالى که يک جانبهگرايى و يکسو نگرى در اينگونه کتابها کاملاً محسوس و مشهود است، نسبت بعضى از اين کتابها به مؤلّفان آن قطعى نيست و...
14 ـ 2 نسبتدادن قول يا عقيدهاى به شخص يا گروهى بدون استناد علمى، مانند نسبت دادن عقيده به خلود امام عصر عليه السلام به شيعهى اماميّه ۱، نسبتهاى ناروا در مورد سرداب به شيعه ۲، يا نسبت دادن تضعيف احاديث مهدويّت به قاطبهى اهل تسنّن. ۳
14 ـ 3 محوريّت دادن به برخى شباهتهاى ظاهرى ميان دو عقيده، مثلاً ادّعاى واقفيّه و سخن شيعهى اماميّه.
14 ـ 4 پرداختن به اختلافات جزئى که هيچ ضررى به اصل و کلت مطلب نمىزند و در تمام عقايد و احکام نيز وجود دارد. اختلاف در مورد کيفيّت وضو و نماز، پيش چشم تمام مردم جهان است، ولى هيچ عاقلى، اين اختلاف را دليل بر آن نمىگيرد که اصل و کلت نماز، جعل شده توسّط فرد يا گروهى باشد که در اصل دين جايى نداشته باشند. همينگونه اختلاف در مناسک حج و شؤون ديگر.
14 ـ 5 انکار مشاهدات، چنان که بعضى از نويسندگان معاصر اهل تسنّن که کتابهاى خود را در دههى اخير نوشتهاند، با نگاه خاصّ خود به عقايد شيعه، ادّعا
1.به عنوان نمونه در کتاب اصول عقايد الشيعة الاثنى عشريّة، نوشتهى قفارى.
2.در اين زمينه، بنگريد به مقالهى «پژوهشى در مسألهى سرداب» نوشتهى آيتاللّه سيّد محمّد مهدى خرسان ترجمهى دکتر ماندنى مواساتيان، فصلنامهى سفينه، شماره ۱۱.
3.در اين زمينه، بنگريد به مقالهى کوتاه «حول المهدى» نوشتهى ناصرالدّين البانى و ترجمهى فارسى آن در سفينهى شماره ۱۲.