گفتهاند. طريق ديگر را ابوداوود و حاکم آوردهاند. حاکم آن را صحيح مىداند، و سند آن حسن است.
چهارم: ازمسلمه رضىاللّهعنها روايت شده است که الفاظ و تخريج آن را در بحث پيرامون حديث هشتادم از مقالهى دهم از «أحاديث الضعيفة» بيان داشتهام.
ديگر طرق اين روايت را علما در کتابهاى مخصوص بيان داشتهاند. جويندگان اطّلاع بيشتر بايد به آنها رجوع کنند. ۱
صديق حسن خان در کتاب الاذاعه مىگويد: «احاديث وارده در مورد مهدى با اختلاف روايات، قطعا بسيار زياد است که به حدّ تواتر مىرسد. اين احاديث در کتابهاى سنن، مسند و معجم آمده و ابنخلدون دربارهى آنها بسيار سخن گفته است. وى در کتاب» العبر و ديوان المبتدأ و الخبر مىگويد: «در اين باب به احاديثى استناد مىشود که دانشمندان علم حديث آوردهاند. منکران دربارهى آنها سخن گفته و آنها را با بعضى اخبار متعارض دانستهاند. منکران بر آن احاديث ايرادهايى وارد کردهاند. گاهى با ايرادى در اين احاديث روبهرو مىشويم که در آن بعضى از رجال اسناد، به علّت غفلت يا سوء حفظ يا ضعف يا عقيدهى بد، طرد مىشود، آنگاه به وسيلهى آن صحّت حديث مورد طعن قرار مىگيرد و حديث، تضعيف مىشود.» ـ تا آخر کلام ابنخلدون.
صديق حسنخان مىگويد: بايد دانست کلام شايسته براى تبعيّت و قول درست نزد محدّثان، اين است که ملاک اعتبار راويان و رجال احاديث، دو امر است که سومى ندارد: اوّل ضبط، دوم: صداقت. آنچه را اهل اصول معتبر مىدانند ـ مانند عدالت و غير آن قابل اعتنا نيست و به جز دو مورد يادشده، عاملى براى ضعف حديث وجود ندارد. صديق حسنخان مىافزايد: بعضى از احاديث مهدى صحيح و بعضى از آنها ضعيفاند. امّا عقيده به مهدى در طول زمان بين عموم اهل اسلام شهرت دارد. عقيدهى تمام مسلمانان، آن است که حتما در آخرالزّمان، مردى از اهلبيت پيامبر ظهور مىکند که دين را تأييد و عدالت را آشکار مىسازد.
1.از جمله: «العرف الورديّ فى أخبار المهديّ» نوشتهى سيوطى، «الإذاعة لما کان و ما يکون بين يدي الساعة» نوشتهى صديق حسنخان، و مانند آنها.