كتاب‏شناسى گزيده‌ ى آثار دانشمندان اهل تسنّن درباره‌ ى امام مهدى عليه السلام تکمله‌ى دو گفتار محقّق طباطبايى - صفحه 95

شده است، و البتّه او کسى نيست که رافضه انتظارش را مى‌کشد. (حمش، ص 34)

17. شرح المقاصد في علم الکلم (علّامه‌ى متکلّم، سعدالدّين مسعودبن عمربن عبداللّه‌ تفتازانى هروى شافعى، 712 ـ 793)

کتاب، ابتدا در ترکيه در سال 1277 و سپس در قاهره چاپ شده است. وى، در خاتمه‌ى بحث امامت (2 / 307 ـ 308) بحث خروج مهدى و نزول عيسى را به عنوان اشراط السّاعه آورده و تذکّر مى‌دهد که در اين باب، احاديث صحاح روايت شده، گرچه اخبار آحاد است. وى، مهدى را امامى عادل از فرزندان فاطمه [سلام‌اللّه‌علي‌ها] مى‌داند و بهترين وقت ظهور او را قرن هشتم برمى‌شمارد که همه‌ى مردم براى ظهور، آماده‌اند. (حمش، ص 35)

18. المقدّمة في علم الاجتماع و السياسة (عبدالرّحمان‌بن محمّدبن خلدون مغربى، م 808)

تحقيق: دکتر على عبدالواحد وافى، مصر: دار نهضة، چاپ سوم، 1986 ميلادى.
ابن‌خلدون در چند موضع از کتاب خود درباره‌ى مسأله‌ى مهدى سخن گفته است: ص 531 ـ 533، 591 ـ 597، 1111 ـ 1118. و فصل مخصوص آن را در جلد دوم ص 787 ـ 742 آورده است. ابن‌خلدون در ضمن بحث خود، ابوبکر اسکاف را اهل جعل حديث مى‌داند، که دکتر حمش آن را ردّ مى‌کند. (حمش، ص 37). هم‌چنين ابن‌خلدون (مقدّمه 2 / 828 ـ 829) مى‌گويد: «بعضى از روايات مربوط به مهدى، منسوب به امام جعفر صادق [عليه السلام] است، که از کتاب جَفْر روايت مى‌کنند، در حالى که نسبت اين کتاب به آن‌حضرت درست نيست؛ و اگر نسبت اين کتاب به ايشان ثابت شود، بهترين مستند حديث خواهد بود؛ چرا که اين خاندان، اهل کرامات بودند. امام صادق عليه السلام به پسرعموى خود يحيى‌بن زيد در مورد کشته شدن هشدار داد؛ ولى يحيى نپذيرفت و رفت و در جوزجان کشته شد، چنان که همه مى‌دانند. جايى که کرامت براى ديگران روى مى‌دهد، درباره‌ى خود آن بزرگواران چه بايد گفت که علم و دين و آثار و نبوّت و عنايت الاهى به آن اصل کريم رسيده و

صفحه از 106