».
شاخههاى پاکنهاد آن بدان ريشهى پاک گواهى مىدهند؟
دکتر حمش مىافزايد: اين کلام ابنخلدون را ببينيد. آنگاه بنگريد که بعضى از مدّعيان تسنن در روزگار ما، در برابر اهل بيت بزرگوار ـ با پاکيزهترين ريشه و پاکنهادترين شاخه چه مىگويند؟ (حمش، ص 38)
19. فتحالباري به شرح صحيح البخاريّ (حافظ احمدبن علىبن حجر عسقلانى، م 852)
حافظ ابنحجر، در مورد قضيّهى مهدى، در چند موضع از کتاب فتحالبارى سخن گفته است؛ از جمله: 6 / 505 و 536 و 546؛ 12 / 410؛ 13 / 18 و 22 و 78 و 82 و 215. از جمله در شرح حديث «يتقارب الزّمان...» که مىگويد: گفتهاند که اين زمان، همان زمان مهدى در بسط عدل و کثرت امّت و گسترش خير است. [ 12 / 410 و 13 / 18] نيز در شرح حديث «ليس عام إلّا و الذي به عده شرٌّ منه حتّى تقوم السّاعة» مىنويسد: ابنحبّان گفته که اين حديث عموميّت ندارد؛ به دليل احاديث وارده در مورد مهدى که زمين را پر از عدل مىسازد. [ 13 / 22] ذيل حديث «حتّى تقيء الأرض أفلاذ کبدها» به ظهور مهدى قبل از نزول عيسى اشاره مىکند. [ 13 / 18 و 82] ذيل «يکون اثناعشر خليفة» به کتاب ابوالحسين ابنالمنادى در مورد مهدى اشاره و از آن نقلقول کرده است. [ 13 / 215] (حمش، ص 39 ـ 40)
20. الفصول المهمّة في معرفة أحوال الائمّة و فضلهام (امام علّامه نورالدّين علىّبن محمّدبن احمد سفاقسى مکّى معروف به ابنصبّاغ مالکى، 714 ـ 855)
اين کتاب را دارالکتب التجاريّة در نجف منتشر کرده، و ما از نسخهاى از آن استفاده مىکنيم که در کتاب «الإمام المهديّ عند أهل السنّة» نوشتهى مهدى فقيه ايمانى، عکسبردارى شده است.
فصل دوازدهم اين کتاب، دربارهى مهدى است. به عقيدهى ابنصبّاغ، حديث «لا مهديّ إلّا عيسى» با احاديث وارده در مورد مهدى منافاتى ندارد؛ زيرا عيسى از ياوران مهدى است. (حمش، ص 40 ـ 41)