كلامى نمىبينيم. نخستين پاسخ به اين نسبت در ميان عالمان شيعه را نيز در كلام اربلى در قرن هفتم مىبينيم. محدّث نورى نيز در قرن 14، مفصّلاً به اين نسبت پاسخ داده است. نويسنده در ضمن گفتار خود، به تاريخ بازسازى سرداب سامرا به دست خليفهى عبّاسى الناصر لدين اللّه، در سال 606 هجرى قمرى نيز اشاره مىكند.
كليد واژهها: سامرا، تاريخ / مهدويّت، پژوهش تطبيقى ميان ديدگاه شيعه و سنّى / سرداب سامرا، ديدگاه مورّخان تا قرن 7 هجرى / سرداب سامرا، ديدگاه مورّخان بعد از قرن 7 هجرى / سامرا، بازسازى الناصرلدين اللّه خليفهى عبّاسى / سرداب سامرا، توضيح عالمان شيعه / نورى طبرسى، حسين / كشف الاستار (كتاب) / سماوى، محمّد / وشايح السراء (ارجوزة) / اربلى، علىّبنعيسى / كشف الغمه (كتاب)
ديدگاه
جمعى از دانشمندان اهل تسنّن كه منكر مهدويّت امام مهدى عليه السلام بودهاند، مطالبى دربارهى سرداب سامراء به شيعه نسبت دادهاند. از جمله ابنقيّم كه مىگويد:
آنان (شيعه) هر روز انتظار او را مىكشند. اسبهاى خود را بر درِ سرداب نگاه مىدارند و فرياد مىزنند كه حضرت مهدى عليه السلام به نزد آنان بيايد. آنها فرياد مىزنند: «اخرج يا مولانا»، ولى با نوميدى بازمىگردند. اين است شيوهى آنها و شيوهى او.
اينگونه سخنان را، جمعى از پيشينيان گفتند. و گروهى از افراد بعدى بر آن مطالبى افزودند، كه تمام آنها تهمت و افترا است.
ابنقيّم جوزيّهـ كه او را «امام علّامه» مىخوانندـ در اين سخن، از استادش ابنتيميه پيروى كرده كه پيش از او، دربارهى شيعه سخن گفته بود. ابنتيميه در كتاب منهاج السنة مىگويد: