پژوهشى درباره‏ ى مسأله‏ ى سرداب - صفحه 90

كلامى نمى‏بينيم. نخستين پاسخ به اين نسبت در ميان عالمان شيعه را نيز در كلام اربلى در قرن هفتم مى‏بينيم. محدّث نورى نيز در قرن 14، مفصّلاً به اين نسبت پاسخ داده است. نويسنده در ضمن گفتار خود، به تاريخ بازسازى سرداب سامرا به دست خليفه‏ى عبّاسى الناصر لدين اللّه‏، در سال 606 هجرى قمرى نيز اشاره مى‏كند.

كليد واژه‏ها: سامرا، تاريخ / مهدويّت، پژوهش تطبيقى ميان ديدگاه شيعه و سنّى / سرداب سامرا، ديدگاه مورّخان تا قرن 7 هجرى / سرداب سامرا، ديدگاه مورّخان بعد از قرن 7 هجرى / سامرا، بازسازى الناصرلدين اللّه‏ خليفه‏ى عبّاسى / سرداب سامرا، توضيح عالمان شيعه / نورى طبرسى، حسين / كشف الاستار (كتاب) / سماوى، محمّد / وشايح السراء (ارجوزة) / اربلى، علىّ‏بن‏عيسى / كشف الغمه (كتاب)

ديدگاه

جمعى از دانشمندان اهل تسنّن كه منكر مهدويّت امام مهدى عليه ‏السلام بوده‏اند، مطالبى درباره‏ى سرداب سامراء به شيعه نسبت داده‏اند. از جمله ابن‏قيّم كه مى‏گويد:
آنان (شيعه) هر روز انتظار او را مى‏كشند. اسب‏هاى خود را بر درِ سرداب نگاه مى‏دارند و فرياد مى‏زنند كه حضرت مهدى عليه ‏السلام به نزد آنان بيايد. آن‏ها فرياد مى‏زنند: «اخرج يا مولانا»، ولى با نوميدى بازمى‏گردند. اين است شيوه‏ى آن‏ها و شيوه‏ى او.
اين‏گونه سخنان را، جمعى از پيشينيان گفتند. و گروهى از افراد بعدى بر آن مطالبى افزودند، كه تمام آن‏ها تهمت و افترا است.
ابن‏قيّم جوزيّه‏ـ كه او را «امام علّامه» مى‏خوانندـ در اين سخن، از استادش ابن‏تيميه پيروى كرده كه پيش از او، درباره‏ى شيعه سخن گفته بود. ابن‏تيميه در كتاب منهاج السنة مى‏گويد:

صفحه از 101