نزديك به بازار بزرگ اين شهر، مسجدى است كه بر در آن پوشش حريرى قرار دارد، و آن را «مشهد (حرم) صاحبالزّمان» مىنامند. از عادات آنها اين استكه در هر شب، صد مرد حلّه با شمشيرهاى كشيده بيرون مىآيند، بعد از نماز عصر نزد امير مدينه مىروند و اسب يا استر زينشدهى لجامدار از او مىگيرند، در برابر آن چارپا، بر طبل و شيپور و بوقها مىزنند. پنجاهتن از آنان در جلو و نيم ديگر در پشت سر آنان مىروند. جمعى ديگر نيز در سمت راست و چپ چارپا، پياده مىروند. به «مشهد صاحبالزّمان» مىآيند، بر درِ آن مىايستند و مىگويند: «اى صاحب الزّمان، به نام خدا خروج كن، كه فساد ظاهر شده و ظلم فراوان است. اكنون زمان خروج توست كه خداوند به دست تو، حق را از باطل جدا كند.» آنها پيوسته در همين حالت هستند، بوق و طبل مىزنند، تا نماز مغرب فرا مىرسد. آنگاه مىگويند: محمّدبنحسن در اين مسجد وارد و در آن غايب شده است، امّا به زودى خروج مىكند و او ـ به نظر شيعهـ امام منتظَر است. 1
در پاسخ مىگوييم: شهر حلّه در آن زمان، شاهد دانشمندان بزرگ شيعه بود، مانند فاضل مقداد سيورى (متوفى 826)، ابنفهد حلّى (متوفى 841) و مانند آنها. آيا اينان در كتابهاى خود، چنين آيينهايى را آوردهاند؟ چگونه مىتوان پذيرفت كه چنين كارهاى خلاف عقل، از شيعيان سر بزند و اين دانشمندان سكوت كنند؟ به احتمال قوى، آنچه ابنبطوطه آورده، مربوط به ظهور ابىصالح مهدى در حلّه در ماه رمضان سال 683 در ايام صدارت صفىالدّينبنحمزهبنمحاسن عكرشى بوده، كه جمعى از مردم سادهلوح را فريفت و ابنفوطى در كتاب «الحوادث الجامعة» در ضمن گزارش آن مىنويسد:
ابوصالح و گروهى از يارانش را كشتند و سر بريدند و سرهاى آنها را به بغداد بردند و در آنجا آويزان كردند. (الحوادث الجامعة / 440) 2
1.رحلة ابنبطوطة، ذيل شهر «حلّه».
2.بعيد نمىدانم كه مسجد مورد اشاره، «مقام صاحبالزّمان» باشد كه امير قبطانىهاى مصر، سيّد على رييس در سال ۹۶۱ از آن ديدار كرده است (تاريخ الحلة ۱ / ۱۱۵، كركوش) در اين محل، مدرسهاى به نام «مدرسة صاحب الزّمان» بوده كه اكنون اثرى از آن نيست. امّا جعفربنمحمّد و حسينبنمحمّد، هر كدام يك مجلد از كتاب قواعدالاحكام علّامه حلّى را به خط خود نوشته و تصحيح كردهاند، بر اساس نسخهى صحيحى كه در مدرسهى صاحبالزّمان در حلّه وجود داشته است. اين نسخه، اكنون در كتابخانهى غرب (كتابخانهى آخوند ملّاعلى همدانى) در همدان به شمارهى ۹۲۷ موجود است. همچنين نسخهاى از مختصر النافع محقّق حلّى در روز پنجشنبه ۱۶ ربيع الاوّل سال ۹۵۷ در مدرسهى صاحبالزّمان حلّه كتابت شده، كه اين نسخه در كتابخانهى شخصى عبدالمجيد مولوى در خراسان موجود است.
كركوش، در كتاب تاريخ الحلة، از اين مدرسه نام نبرده است. من در حاشيهى نسخهى خودم از «تاريخ الحلة» (ج ۱ / ۹۶ـ در حاشيهى كلام ابنبطوطة)، اين مطلب را يادآور شدهام. به هر حال، به آنچه ابنبطوطة در مورد حلّه گفته، در كلام ديگران دست نيافتم. و اين دليلى است بر ضعف خبر، كه اگر چنين بود، شهرت مىيافت.