از رجال بخارى و ترمذى و ابنماجه به شمار مىرود. دانشمندان اهل سنّت بر صدق او اجماع دارند و جز در مورد ولايتِ اهل بيت پيامبر عليهو عليهم السلام بر او خرده نگرفتهاند. در مورد سرگذشت او مراجعه كنيد: تاريخ بخارى 6 / 44، الجرح و التعديل ابنابىحاتم 6 /88، تاريخ الصغير 2 / 392، التقريب 1 / 394، تهذيب التهذيب 5 / 109، الكاشف ذهبى 2 / 63، خلاصة تهذيب الكمال 2 / 32، فهرست طوسى / 119، رجال نجاشى/ 208، الوافى بالوفيات صفدى ج 17، معجمالمؤلّفين 5 / 85، الأعلام زركلى 3 / 258، معالم العلماء / 88 شماره 612، انساب سمعانى 6 / 175ـ 176، اللباب 2 / 39، سير اعلام النبلاء 11 / 536، العبر 1 / 456، شذرات الذّهب 2 / 121، معجم رجال الحديث 9 / 210، 218ـ 220.
مؤلّف آنچه را كه از بشارات نبوى در باب ظهور امام مهدىعجّلاللّهفرجه به او رسيده گردآورى و تدوين نموده است. همچنين متونى را كه روايت كرده و طرق نقل حديث را كه بزرگان حديث و روايت بر آن اتّفاق دارند، تدوين نموده است. همهى اين روايات، قبل از تولّد مهدى عجّلاللّهفرجه بوده است چرا كه عبادبنيعقوب در سال 250 ق (پنج سال قبل از تولّد قائم عجّلاللّهفرجه) درگذشته است.
[ 3] اخبار المهدى
بدرالدّين حسنبنمحمّدبنصالح نابلسى حنبلى متوفّاى سال 772 ق. ابنحجر در الدّرر الكامنة 2 / 121 شماره 1556 شرح احوال او را ذكر كرده است و گويد: كتابى به خطّ او ديدم كه آن را در اخبار مهدى گردآورده كه در آخرالزّمان خروج [ ظهور ]مىكند. بدرالدّين در مورد آن رنج زيادى كشيده و داماد او فخرالدّين عمر بارنبارى نقل مىكند كه بدرالدّين، پنهانى به او گفته است كه على افضل صحابه است.
[ 4] الاربعون حديثا فى المهدى
تأليف: صدرالحفاظ ابىالعلاء، حسنبناحمد عطّار همدانى، مقرى (488ـ 569 ق). ديلمى در قواعد عقايد آل محمّد، و محّب طبرى در ذخاير العقبى / 136 از آن نقل مىكنند.