كس ندانست كه منزلگهِ معشوق كجاستاين قدَر هست كه بانگ جَرَسى مىآيد 1
قرآن كريم، كلام نورانى آفريدگار، و كتاب جاودانى اوست. رودبارى خروشان از دانش و بينش است كه از اقيانوس بىكرانِ علم و حكمت پروردگار، سرچشمه مىگيرد. به عنوان نظامنامهى آفرينش جهان، و آييننامهى رشد و پرورش انسان، از آسمان وحى يزدان، بر جانِ برگزيدهى آدميان فرود آمده و از زبان پاك ايشان، بر گوش هوش جهانيان، خوانده شده است.
اين تابش و درخششِ بىكرانِ نور و فروغ ربّانى، كه مايهى پيرايش و پردازشِ دلهاى پاك بندگان و ستايندگانِ ذات اقدس الاهى مىباشد، حيات ابدى و دوام سرمدى دارد. هرگز پوده و پژمرده نشود و كهنه و فرسوده نگردد. گذر روزگاران، از ارزش و گرانشِ آن نكاهد و ستيز بدخواهان، بدان آسيب و شكست نرساند.
چنين دانشنامهاى، كه خداى فرزانه، آن را به نشانِ «تِبْيانا لِكُلِّ شَىء» 2 مزيَّن دانسته و بر كمال محتواى آن، بدينگونه گواهى داده كه: «ما فَرَّطْنا فِى الكِتابِ مِنْ شَيْىءٍ» 3 ، هرگز شايسته، بايسته و برازنده نيست كه از پيشبينى و آيندهنگرى، دربارهى سرنوشت انسان و جوامع انسانى، سرباز زنَد و موضوعى چنين سترگ را، به دست فراموشى بسپارد.
كتاب خدا، در موضوع مهدويّت، همانند بسيارى از حقايق مشابه، خالى از پيام، و عارى از كلام نمىباشد؛ بلكه قرآن، بنا بر همان سبْك و اُسلوبِ ويژهى خود 4 به ترسيم طرح كلّى از آتيهى جهان، و تبشير عصر رهايى در آيندهى انسان، پرداخته؛ و در برخى خصائص و علائم روزگار ظهور نيز، به اجمال و اشاره اكتفا فرموده است. امّا بيانِ جزئياتِ حسب و نسب، يا اندام و رخسارِ مهدى، بلكه مختصّات ياران و همگامان وى در حكومت جهانى و ديگر نمادها و نشانههايى كه مدّعيان دروغين را رسواى همگان مىسازد؛ به حديث رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلمو تبيين
1.شمسالدّين محمّد حافظ، ديوان، غزل ۲۱۴ ص ۲۹۳.
2.نحل/ ۸۹:ـ و اين كتاب را، بر تو، به عنوانِ «روشنگر همه چيز» و مايهى «راهنمايى» و «مهربانى» و «نويدبخشى» براى اسلام آورندگان فرو فرستاديم.
3.انعام / ۲۸: ما، در اين كتاب، از هيچ فروگذار نكردهايم.
4.بنگريد: تاجرى نسب، غلامحسين: مهدويّت در قرآن و سنّت (پاياننامهى دكترى)، باب چهارم.