متفاوت، برخوردار گشتهاند.
در ادامهى اين مقدّمه، ضمن چند وجه، نكات لازم دربارهى شيوهى يادشده، و نيز سبك خاصّ اين گفتار، در ترتيب و تنظيمِ آيات مفسَّره، بيان خواهد شد.
وجه اوّلـ ساختار تفسيرپذير قرآن
بدان سبب كه قرآن، اين گرامىنامهى خداى مهربان، براى نجات و راهنمايىِ همهى آدميانـ زنان و مردان، پيران و جوانان، جاهلان و فرزانگان، درويشان و توانگران، روستائيان و شهرنشينان، از هر آب و خاك، يا رنگ و نژاد، يا تيره و تبارـ فرو فرستاده شده؛ و مىبايد به تمامى نيازهاى حقوقى و قانونى، اخلاقى و تربيتى، معرفتى و عقيدتىِ آنان، از عصر بعثت تا قيام قيامت پاسخ دهد؛ ناگزير، كلامى شده، برتر از هر كلام بشر، و كتابى گشته، والاتر از همهى كتب ديگر.
قرآن «كلاماللّه» ۱ مىباشد و چون حقيقتِ هر كلام، پرتوى تابان از گويندهى آن است، پس سزا باشد اگر گفته شود: «فَضلُ القُرآنِ عَلى سائرِ الكلامِ كفَضلِ اللّهِ عَلى خَلقِه» ۲ .
«قول ثقيل»۳ است و «وحى حقٌ»۴ ؛ «كتاب عزيز»۵ است و «عِلم ربّ»۶
؛ كه گاه و بىگاه، در حضر يا سفر، وقتِ پگاه يا شامگاه، در مسجد يا درون منزل، ميان بازار يا در ميدان كارزار، به منظور: آگاهسازى، راهنمايى، روشنگرى، مژدهدهى، هشدارگويى، و شفابخشى، در پاسخ پرسشى، يا به سبب رويدادى،
1.به دليل اين آيات: بقره/ ۷۵، توبه/ ۶، فتح/ ۱۵.
2.پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم: «برترى قرآن بر ديگر سخنان، همانند برترى آفريدگار بر آفريدگان اوست.» رك: ابوالفتوح حسينبنعلى الخُزاعى، رَوضالجِنان ۱ / ۱۷؛ محمّدباقر المجلسى، بحارالأنوار ۹۲ / ۱۹ (منابع شيعى)؛
ابوعبداللّه القُرطبى، الجامع لأحكام القرآن، مجلد ۸، ج ۱۵ / ۴؛ علاءالدّين المتّقى الهندى، كنزالعُمّال ۱: ۵۲۷ (منابع سنّى).
3.مزَّمِّل / ۵: به راستى كه ما، به زودى، گفتارى گرانبار را بر تو خواهيم گفت.
4.فاطر/ ۳۱: و آنچه از كتاب، بر تو «وحى» نموديم همانا «حقّ» است.
5.فصّلت / ۴۱: و به راستى كه (قرآن) نوشتهاى بىمانند و پيروزمند است.
6.هود/ ۱۴: پس بدانيد جز اين نيست كه (قرآن) با دانش خدا فرو فرستاده شده است.