مهدويّت و سنّت‏هاى الهى در قرآن - صفحه 131

در واقع، چنين اعتقادى نظر اسلام به آينده‏ى بشر را نشان مى‏دهد. انسان، همواره نسبت به آينده‏ى خويش نگران بوده و از اين‏كه به سرنوشت تلخ و ناگوارى دچار گردد، انديشناك زيسته است. مكاتب مختلف، به ناچار در اين زمينه به پاسخ‏گويى پرداخته‏اند. دسته‏اى فرجام كار انسان را تاريك و مرگبار ديده و با بدبينى و نوميدى از آن ياد كرده‏اند؛ گروهى ديگر با خوش‏بينى به آينده‏ى بشر نگريسته، نويد پيروزى و نيك‏بختى داده‏اند، كه اسلام از اين دسته است.
در حديث ديگر فرموده‏اند:
«هذِهِ الْأُمَّة مرحومة فمنها نبيّها و منها مهديّها. بنا فتح هذا الْأمر و بنا يختم و لنا ملك مؤجل و ليس بعد ملك لامنا اهل العاقبة للمتّقين.» ۱
«اين امّت، امّت مرحومه است كه پيامبرش از خود او، و مهديش نيز از خود اوست، اين امر به وسيله‏ى ما آغاز شده و به وسيله‏ى ما پايان مى‏پذيرد. براى ما دولتى هست كه در آينده‏ى مقدّر است و پس از دولت ما، ديگر دولتى نخواهد بود؛ زيرا ما اهل عاقبت هستيم و عاقبت از آن پرهيزكاران خواهد بود.»

1ـ2. آيه‏ى دوم

پروردگار عزَّوَجَلَّ در سوره‏ى اعراف آيه‏ى 128 مى‏فرمايد:
«إنَّ الْأرض لِلّهِ يُورِثُها مَن يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ العاقِبَة لِلمتَّقين»«همانا زمين از آن خداست و آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد ارث مى‏دهد و سرانجام از آن پرهيزكاران خواهد بود.»
امام باقر عليه ‏السلام ذيل آيه مى‏فرمايد:
«أنا و أهل بيتي الَّذينَ أورثنا اللّه‏ الارض وَ نحن المتّقون، وَ الْأرض كلّها لنا... حتّى يظهر القائم من أهل بيتي بالسّيف، فيحوزها....» ۲

1.سيّدبن‏طاووس، الملاحم و الفتن / ۵۹، نقل از: كامل سليمان، روزگار رهايى، ترجمه‏ى على‏اكبر مهدى‏پور، نشر آفاق ۲ / ۵۹۳.

2.عياشى، تفسير العياشى، بيروت، مؤسّسه الاعلمى للمطبوعات ۲ / ۲۸، ح ۶۶؛ فيض كاشانى، تفسير الصافى، تهران، كتاب‏فروشى اسلامى ۱ / ۶۰۴.

صفحه از 152