انسان مىآيد. در قرآن متجاوز از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است. هر گروه و جمعيتى به نوعى در اين سنّت الاهى شريك و سهيم است. گروهى در محيطهايى قرار مىگيرند كه از هر نظر آلوده است، وسوسههاى فساد از هر طرف آنها را احاطه مىكند، امتحان بزرگ آنها اين است كه در چنان فضايى همرنگ محيط نشوند و اصالت و پاكى خود را حفظ كنند.
گروهى در فشار محروميتها قرار مىگيرند. در اين موقعيت دشوار، وظيفهى آنها حفظ ايمان، حركت بر طبق آيين الاهى و اميد به رحمت خداوند است و همين آزمون آنهاست. گروهى ديگر برعكس، غرق در نعمت مىشوند و نعمتهاى الاهى اعم از مادى و معنوى، در اختيارشان قرار مىگيرد، تا دانسته شود آيا در چنين حالتى، قيام به وظيفهى شكر نعمت مىكنند يا غرق در غفلت، غرور، خودخواهى، خودبينى، لذّات، شهوات، بيگانگى از جامعه و از خويشتن مىشوند.
در سورهى جن مىخوانيم:
«و أن لو استقاموا على الطريقة لأسقينا هم ماء غدقا لنفتنهم فيه و من يعرض عن ذكر ربّه يسلكه عذابا صعدا»۱«و اگر آنها بر طريق ـ ايمان ـ استقامت ورزند، ما آنها را با آب فراوان سيراب مىكنيمـ رزق بسيارى روزىشان مىكنيمـ و هدف اين است كه ما آنها را با اين نعمت فراوان بيازماييم. هر كس از ذكر پروردگارش روىگردان شود، او را به عذاب شديد و روزافزونى گرفتار مىسازد.»
از اين آيه روشن مىشود كه يكى از اسباب مهم امتحان الاهى، وفور نعمت است، آن هم بعد از اينكه ايمان و تقواى الاهى پيشه كردند. ۲ در بحث استدراج توضيح بيشترى دربارهى اين موضوع بيان خواهد شد.
خلاصه بايد گفت خداوند در هر نعمت و نقمت، سختى و راحتى، سلامتى و بيمارى، و بالاخره در هر خير و شرّى امتحان به عمل مىآورد تا هدف نهايى ايجاد بشريت و آفرينشـ يعنى رسيدن به قلّهى رفيع كمال، پيدايش انسان كامل و
1.جن / ۱۶ـ ۱۷.
2.ناصر مكارم شيرازى، يكصد موضوع اخلاقى در قرآن و حديث، تهران، دارالكتب الاسلاميه/ ۱۴۲.