فراخور استعداد و ظرفيت خويش مورد ابتلا و آزمايش قرار مىگيرد.
در متون حديث شيعه، غيبت صاحب الأمرعجّلاللّهفرجه «آزمايش مردم» خوانده شده است. امام موسى كاظم عليه السلام مىفرمايند:
«انّه لابدّ لصاحب هذا الأمر من غيبة حتّى يرجع عن هذا الأمر من كان يقول به. انّما هى محنة من اللّه عزّوجلّ امتحن اللّه بها خلقه.» ۱
«صاحب اين امرـ ولايت و امامتـ غيبتى دارد كه در آن، معتقدان به امامت، از اعتقاد خود برمىگردند. اين مسأله ـ غيبتـ چيزى نيست جز امتحانى از جانب خدا كه خلق خود را به وسيلهى آن مىآزمايد.»
امتحان غيبت، امتحانى است كه بسيارى از امّت اسلام، موفّقيتى در آن پيدا نمىكنند، حتّى اهل امامت و ولايت هم در آن، مصون از لغزش نيستند. اساسا اين امتحان مخصوص معتقدين به امامت است، چون ديگران قبل از اين رتبه، در امتحانهاى قبل (اصل پذيرفتن جانشينى پيامبر) شكست خورده و از رده خارج شدهاند. اكنون در زمان غيبت آخرين پيشوا، خداوند مىخواهد افراد ثابت قدم را از افراد سستايمان و سطحىنگر جدا كند. لذا در روايتى از امام صادق عليه السلام در مورد زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام چنين آمده است:
«و اللّه لايكون ما تمدّون إليه اعينكم حتّى تغربلوا، لا و اللّه لايكون ما تمدّون إليه اعينكم حتّى تمحصوا، لا و اللّه لايكون ما تمدّون إليه اعينكم حتّى تميّزوا، لا و اللّه لايكون ما تمدّون إليه اعينكم إلّا بعد اياس، لا و اللّه لايكون ما تمدّون إليه اعينكم حتّى يشقى من شقى و يسعد من سعد.» ۲
«نه به خدا سوگند، آنچه شما منتظر و چشم به راه آن هستيدـ دولت پرشوكت مهدوىـ واقع نخواهد شد مگر اينكه غربال شويد. نه به خدا سوگند، آن دولت پديدار نمىشود مگر اينكه تصفيه و پاكسازى گرديد. نه به خدا سوگند، پديدار نمىشود مگر اينكه نيك و بدتان از يكديگر جدا شويد. نه به خدا سوگند واقع
1.كلينى رازى، اصول كافى، انتشارات علميهى اسلاميه، ترجمهى سيّد جواد مصطفوى، ج ۲، كتاب الحجه، باب فى الغيبه، ح ۲؛ غيبت شيخ طوسى، نينوى الحديث / ۲۰۴.
2.شيخ طوسى، الغيبة، تهران نينوى الحديثه / ۲۰۳.