هلاكت نزديك مىشوند. پس مىتوان گفت: استدراج، تجديد نعمتى بعد از نعمت ديگر است تا به وسيلهى التذاذ به آن نعمتها، ايشان را از توجّه به عاقبت كارهايشان غافل سازد. ۱
حضرت على عليه السلام دربارهى استدراج و املا (مهلتدادن) مىفرمايند:
«كم من مستدرج بالإحسان إليه، مغرور بالسّتر عليه، و مفتون بحسن القول فيه. و ما ابتلى اللّه احدا بمثل الإملاء له.» ۲
«چه بسا كسى كه با نعمتهايى كه به او رسيده به دام افتد و با پردهپوشى بر گناه فريب خورد و با ستايش شدن آزمايش گردد. و خدا هيچكس را همانند مهلتدادن به او نيازمود.»
حضرتش در بيانى ديگر، در باب مسؤوليّت نعمتهاى الاهى مىفرمايد:
«ايّها النّاس، ليركم اللّه من النّعمة وجلين، كما يراكم من النقمة فرقين. انّه من وسّع عليه في ذات يده فلم ير ذلك استدراجا، فقد امن مخوفا. و من ضيّق عليه في ذات يده فلم ير ذلك اختبارا، فقد ضيّع مأمولاً.» ۳
«اى مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامهى كيفر، ترسان بنگرد؛ زيرا كسى كه رفاه و گشايشى را زمينهى گرفتارشدن خويش نداند، پس خود را از حوادث ترسناك ايمن مىپندارد. آن كس كه تنگدستى را آزمايش الاهى نداند، پاداشى را كه اميدى به آن بود، از دست خواهد داد.»
آرى؛ انسان هم در هنگام بىنيازى و رفاه و هم در تنگدستى بايد خدا را فراموش نكند و احتمال دهد كه در هر دو حالت مورد امتحان الاهى قرار گرفته است، تا بدينوسيله دچار كفران نعمت نشود.
در مورد مجازات استدراجى، از آيات و احاديث استفاده مىشود كه خداوند، گنهكاران و طغيانگران جسور و زورمند را طبق يك سنّت، فورا گرفتار مجازات نمىكند؛ بلكه درهاى نعمتها را به روى آنها مىگشايد. هرچه بيشتر در
1.سيّد محمّد حسين طباطبايى، تفسير الميزان، بنياد علمى و فكر علّامه طباطبايى، ترجمهى محمّدباقر موسوى همدانى ۸ / ۵۱۶.
2.محمّد دشتى، نهجالبلاغه، تهران، پيام عدالت، حكمت ۱۱۶.
3.همان، حكمت ۳۵۸.