مادرم به فداى او باد. و اگر بيان آن حضرت نبود، مردم نمىدانستند چگونه ره توحيد بپويند. (كافى، ج 1، ص 136)
و ) مسعودى (متوفى 346 ق) نيز درباره خطبههاى آن حضرت گويد: آنچه كه مردم از خطبههاى آن حضرت از بركردهاند، چهارصد و هشتاد خطبه است كه در ميان مردم متداول است. (مروج الذهب، ج 2، ص 431)
ز ) عبدالرحيم بن نُباته (متوفى 374 ق )، اديب و خطيب شهير عرب، گويد: از خطابهها گنجى از بر كردم كه هرچه از آن برمىدارم فراوانتر مىشود، و آن صد فصل از مواعظ على بن ابى طالب است. (شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 24)
ح ) ابوهِلال عسكرى (متوفى بعد از 395 ق ) برخى از مواردى را كه شاعران و كاتبان، سخنان آن حضرت را در گفتهها و نوشتههاى خود به كار بستهاند، آورده است و چگونگى استفاده و به كارگيرى سخنان على عليه السلام را در اشعار، نقد و بررسى كرده است (ر.ك: كتاب الصناعتين، ص 235، 252 ـ 253)
ط ) بزرگان ديگرى از اهل سنّت و جماعت نيزمطالبى به تفصيل در اين زمينه بيان كردهاند. از جمله: محمد بن طلحه شافعى ۱ (متوفى 652 ق)، سِبْط ابن جوزى ۲ (متوفى 654 ق) و ابن ابى الحديد معتزلى ۳ (متوفى 656 ق)، و از ميان معاصران، شيخ محمد عبده ۴ (متوفى 1323 ق ) كه به منظور طولانى نشدن مقاله، پژوهشگران را به منابع ياد شده ارجاع مىدهيم.
شاعران بسيارى نيز الفاظ و مضامين و مفاهيم گفتههاى حضرت امير عليه السلام را در سرودههاى خود به كار بستهاند كه اينجانب، نگارنده مقاله، بيش از هزار نمونه آن را گردآوردهام و در اين نوشتار، بخشى از آن را به دوستداران حكمت علوى و ادبيات عربى تقديم مىدارم. در ميان اين سرودهها، در برخى موارد خود شاعران تصريح كردهاند كه
1.مطالب السئول فى مناقب آل الرسول، ص ۴۷.
2.تذكرة الخواص، ص ۱۱۹ ـ ۱۲۰.
3.شرح نهجالبلاغه، ج ۱، ص ۲۴.
4.شرح نهجالبلاغه، شيخ محمد عبده، ج ۱، ص ۵.