يعنى: بدى را با بدى دفع كن، و فروتن باش چرا كه تو بَشَرى.
۴۶ ـ لكلِّ امرىءٍ فى مالِه شريكان: الوارثُ و الحوادثُ. (حكمت 326).
شريف رضى با توجّه به اين معنا سروده: [ديوان، ج 1، ص 228]
خُذْ مِن تُراثِكَ ما استطعْتَ فاِنّماشركاؤُكَ الأيامُ و الوُرّاثُ
يعنى: تا آنجا كه مىتوانى، از مالى كه به ارث خواهى گذاشت، بهرهبردارى كن كه دو چيز شريك تو خواهد بود: روزگاران و وارثان.
ديگرى گفته: [مجمل الاقوال، ورق 61 الف ]:
ألا بَشِّروا مالَ البخيلِ بحادثٍو اِلاّ باتلافٍ على يد وارثٍ
ترجمه منقول از مجمل الاقوال: بدان مژده دهيد مال بخيل را به حادثهاى و يا خود، به تلف شدنى بر دست ميراث خوارى.
۴۷ ـ المَسؤولُ حُرُّ حتّى يَعِدَ.(حكمت 327).
شاعرى گفته: [مجمل الاقوال، ورق 69 الف ]:
ترى المسؤولَ حُرّا قَبْلَ وَعْدِو بعدَ الوَعْدِ يُصْبِحُ مثلَ عَبْدِ
ترجمه منقول از مجمل الاقوال، ببينى خواسته را آزاد، پيش از وعده، و از پس وعده بشود مانند بنده.
۴۸ ـ العِلْمُ عِلْمانِ : مَطبوعٌ و مَسموعٌ، و لا يَنْفَعُ المسموعُ اذا لم يكنِ المطبوعُ.(حكمت329).
ابن مُعْتز سروده [ديوان، ص 468]:
واسْلَمْ لِتَعْلَمَ ما قد كنتَ تَجْهَلُهفالعقلُ فنّان مطبوعٌ و مصنوع
در سلامت به سر بر، تا آنچه را كه نمىدانى بدانى، كه خرد دو نوع است: سرشته و به دست آمده.
شاعرى گفته: [قوت القلوب، ج 1، ص 159 ]:
رأيتُ العلمَ علمينفمطبوعٌ و مسموع
و لا ينفع مسموعٌاذا لم يكُ مطبوع
كما لا تنفع الشمسُو ضوءُ العينِ ممنوع
يعنى : دانش دو گونه است : موجود در طبيعت آدمى و آنچه كه آدمى با گوش دادن فرا