نقدى بر بعضى از چاپ‏هاى نهج‏ البلاغه - صفحه 75

يافت كه آفاق و اكناف زمين را فرا گرفت و از حدود و مرزها درگذشت.
در طول تاريخ و تا قبل از پيدايش صنعت چاپ، وضعيت نهج‏البلاغه اين گونه بوده است. اما بعد از گسترش و افزايش چاپخانه‏هاى عربى در اكثر نقاط مشرق زمين، به‏ويژه لبنان، عراق، ايران، سوريه، در سال 1822 ميلادى، پاره‏اى از كتابهاى خطّى براى نشر و توزيع به اينگونه چاپخانه‏ها راه يافتند كه از جمله آنها كتاب نهج البلاغه است.
نهج‏البلاغه به صورتى گسترده و به دفعات زياد چاپ شد. امّا متأسفانه تحقيق و دقت و مراجعه‏اى در چاپ آن صورت نگرفت و با متون صحيح و ارزشمند (كه مطابق با متن برگزيده سيد رضى از كلام اميرالمؤمنين على عليه ‏السلام باشد) مقابله و مقايسه نشد. درنتيجه كتابى به دست خوانندگان افتاد كه نه ضبط دقيقى داشت و نه خواننده نسبت به صحت آن اطمينان خاطر داشت.
شيخ محمد عبده وقتى براى نخستين بار، مى‏خواست نهج‏البلاغه را در زمان خود چاپ كند، تنها به يك نسخه اكتفا و اعتماد كرد و نتوانست كار مناسبى براى نهج‏البلاغه انجام دهد. عموم ناشران و چاپخانه‏داران در آن روز، منتظر بودند كه يك نسخه اصلى به دست آورند و همان را با تمام كاستى‏ها و اغلاطش به چاپ برسانند. آنها رنج جستجوى نسخه‏هاى ديگر و مقابله نُسَخ را بر خود هموار نمى‏كردند. لذا اين كتاب چاپ شد، در حالى كه نسخه چاپى، آكنده از لغزشهاى بيشمار است و لغزش‏هاى آن بر هيچ يك از اهل ادب پوشيده نيست.
شايان ذكر است كسانى هم كه ده‏ها بار چاپ مجدد اين كتاب را انجام دادند، آن را با همان لغزش‏ها و غلطهاى فراوان تا به امروز به چاپ رسانده‏اند.
شگفت‏تر آن است كه آقاى صبحى صالح در شرح خود بر نهج‏البلاغه (ص 19) كاستى‏هاى شيخ محمد عبده را برمى‏شمارد و به خاطر لغزش هايى كه امروزه ما و ديگران بدان پى‏برده‏ايم بر آن عيب مى‏گيرد، امّا خودش نيز مرتكب لغزش هايى مى‏شود كه كمتر از لغزش‏هاى شيخ محمد عبده نيست كه در صفحات بعدى توضيح خواهيم داد.
در كنار كسانى كه آب را گل‏آلود كردند و با افزودنى‏هاى خود به متن قطعى كتاب خيانت كردند، كسانى هم كه عهده‏دار چاپ مجدّد و نشر آن بودند، با بعضى از كلمات

صفحه از 92