يافت كه آفاق و اكناف زمين را فرا گرفت و از حدود و مرزها درگذشت.
در طول تاريخ و تا قبل از پيدايش صنعت چاپ، وضعيت نهجالبلاغه اين گونه بوده است. اما بعد از گسترش و افزايش چاپخانههاى عربى در اكثر نقاط مشرق زمين، بهويژه لبنان، عراق، ايران، سوريه، در سال 1822 ميلادى، پارهاى از كتابهاى خطّى براى نشر و توزيع به اينگونه چاپخانهها راه يافتند كه از جمله آنها كتاب نهج البلاغه است.
نهجالبلاغه به صورتى گسترده و به دفعات زياد چاپ شد. امّا متأسفانه تحقيق و دقت و مراجعهاى در چاپ آن صورت نگرفت و با متون صحيح و ارزشمند (كه مطابق با متن برگزيده سيد رضى از كلام اميرالمؤمنين على عليه السلام باشد) مقابله و مقايسه نشد. درنتيجه كتابى به دست خوانندگان افتاد كه نه ضبط دقيقى داشت و نه خواننده نسبت به صحت آن اطمينان خاطر داشت.
شيخ محمد عبده وقتى براى نخستين بار، مىخواست نهجالبلاغه را در زمان خود چاپ كند، تنها به يك نسخه اكتفا و اعتماد كرد و نتوانست كار مناسبى براى نهجالبلاغه انجام دهد. عموم ناشران و چاپخانهداران در آن روز، منتظر بودند كه يك نسخه اصلى به دست آورند و همان را با تمام كاستىها و اغلاطش به چاپ برسانند. آنها رنج جستجوى نسخههاى ديگر و مقابله نُسَخ را بر خود هموار نمىكردند. لذا اين كتاب چاپ شد، در حالى كه نسخه چاپى، آكنده از لغزشهاى بيشمار است و لغزشهاى آن بر هيچ يك از اهل ادب پوشيده نيست.
شايان ذكر است كسانى هم كه دهها بار چاپ مجدد اين كتاب را انجام دادند، آن را با همان لغزشها و غلطهاى فراوان تا به امروز به چاپ رساندهاند.
شگفتتر آن است كه آقاى صبحى صالح در شرح خود بر نهجالبلاغه (ص 19) كاستىهاى شيخ محمد عبده را برمىشمارد و به خاطر لغزش هايى كه امروزه ما و ديگران بدان پىبردهايم بر آن عيب مىگيرد، امّا خودش نيز مرتكب لغزش هايى مىشود كه كمتر از لغزشهاى شيخ محمد عبده نيست كه در صفحات بعدى توضيح خواهيم داد.
در كنار كسانى كه آب را گلآلود كردند و با افزودنىهاى خود به متن قطعى كتاب خيانت كردند، كسانى هم كه عهدهدار چاپ مجدّد و نشر آن بودند، با بعضى از كلمات