به معيّت و غيريت فرموده است و هوهويّت، با معيت سازگار نيست و با غيريّت منافات دارد. 
 حقيقت اين است كه تعابير اميرالمؤمنين ـ عليه الصلوة والسلام ـ همچون قرآن كريم، هيچگاه خالى از جدايى خالق و خلق نبوده است. چنانكه قرآن كريم فرموده است: انّه بكل شىء محيط (فصلت،54 ) و واضح است كه محيط و محاط يكى فرض نشده است. و نيز مىفرمايد: ما يكون من نجوى ثلاثة الاّ هو رابعهم ولا خمسة الاّ هو سادسهم ولا ادنى من ذلك ولا اكثر الا هو معهم اينما كانوا (مجادله،7). واضح است كه رابع غير از ثلاثه و سادس غير از خمسه است. 
 همچنين خداوند متعال خطاب به موسى و هارون عليهماالسلام مىفرمايد: اننى معكما أسمع و أرى (طه،46). خلاصه، خداى متعال در هيچ جاى قرآن براى فهمانيدن احاطه و حضور خود نسبت به خلق، از تعبير معيّت (كه حافظ اثنينيّت است) بالاتر نرفته است. و بايد كسانى كه به تعبير عينيّت بالا رفتهاند، خود را براى پاسخ در محضر الهى حاضر كنند. 
 ترجمه ادامه جملات خطبه: 
«او (خداى تعالى) فاعل است، بىآنكه حركت و تلاشى و بكاربردن ابزار در كار حضرت حق باشد. (چنانكه قرآن كريم نيز مىفرمايد: انّما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون [يس،82 ]). 
و نيز بينا است و اشياء را مىبيند، قبل از آنكه آنان وجود خارجى پيدا كنند.»
 البته مىتوان فرض رؤيت قبل از وجود مرئىّ در خارج نمود، چنانكه در رؤياهاى صادقه حتى براى بشر هم وجود دارد. اين امر، در رؤياى حضرت ابراهيم عليه السلام و رؤياى رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم نيز آمده است. ولى به هرحال، نحوه بصيربودن خداى تعالى بر ما معلوم نيست و به آفريدگان نتوان قياس كرد و داخل در حوزه «السّدد المضروبة دون الغيوب» است. ۱
 و در جمله «و متوحّد اذ لا سكن يستأنس به...» بيان فرموده است كه انس گرفتن ـ كه
                         
                        
                            1.براى توضيح اين مطلب، رجوع شود به بخش اول اين مقاله در: فصلنامه سفينه، شماره ۴.