إلاّ أعطاه. 1 كسى كه مىخواهد خدا آنچه از او مىخواهد برايش عطا كند، بايد از همه مردم قطع اميد كند و جز خدا به كسى ديگر اميد نداشته باشد. و خداوند متعال وقتى در دل بنده خويش اين امر را بيابد، هرچه از او بخواهد به عطا مىكند.
پس انسان تنها خلوص در دعا بايد داشته باشد بلكه دعا و توجه او به خداوند سبحان در همه حال به يك صورت باشد. اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
ما المبتلى الّذي قد اشتدّ به البلاء بأحوج إلى الدعا من المعافي الّذى لا يأمن البلاء. 2 آن كس كه شديدا به بلا مبتلاست، محتاجتر به دعا نيست از كسى كه مبتلا نيست ولى هر لحظه آن را انتظار مىكشد.
دعا و بدا
يهود بر آن بود كه خداوند متعال، نقشه همه امور عالم را به طور كامل كشيده و قلم قضا بر آن جارى گشته است. به عقيده آنها تمام حوادث و وقايع عالم هستى طبق همان نقشه قبلى و مشيّت ازلى الهى پياده مىشود، نه چيزى از آن كم مىشود و نه چيزى بدان افزوده مىشود و خداى سبحان كار جديدى انجام نمىدهد. خداوند سبحان در پاسخ آنها مىفرمايد:
و قالت اليهود يدالله مغلولة غلّت أيديهم و لُعنوا بما قالوا بل يداه مبسوطتان ينفق كيف يشاء۳و يهود گفتند : دست خدا بسته است. دستهاى خودشان بسته باد و به [سزاى ]آنچه گفتند، از رحمت خدا دور شوند، بلكه هر دو دست او گشاده است، هرگونه بخواهد انفاق مىكند.
1.ـ بحارالانوار ۹۳ / ۳۵۵.
2.ـ نهج البلاغه، كلمات قصار / ۳۰۲.
3.ـ المائده / ۶۴.