حضرت يونس عليه السلام آنها را نفرين كرد و خداى سبحان نفرين او را اجابت كرد و عذاب بر آنها فرستاد. آنگاه كه عذاب بر آنها حلول مىكرد و آن قوم ديدند كه عذاب آنها را احاطه كرده، نادم و پشيمان شدند و متذكّر شدند و از همه چيز بريده و به خدا روى آوردند و ناله و بىتابى مىكردند و خدا را مىخواندند كه عذاب را از آنها بردارد. پس خداى تعالى توبه آنها را پذيرفت و عذاب را از آنها برداشت و آن را به نعمت تبديل كرد. پس خداى سبحان از امر خلقت و آفرينش فارغ نشده بلكه او را هر روز شأن و كارى جديد است. يعنى هر روز، تازهاى را كه وجود نداشت، پديد مىآورد و كهنهاى را كه موجود بود محو مىكند. 1
اين در اثر توبه و بازگشت به خدا و دعا با قطع اميد از ديگران به هنگام قرار گرفتن در معرض بلا و عذاب الهى بود كه قوم يونس را از آن رهانيد و خداوند سبحان آنها را از عذابى كه نزديك بود همه آنها را دربر بگيرد نجات داد. البته به تصريح آيه كريمه، اين توبه و دعا فقط در مورد قوم يونس سودبخش بوده و همه جا اينگونه نيست كه به هنگام مشاهده عذاب، توبه و بازگشت به خدا و دعا تأثير داشته باشد. به همين جهت امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
الدعاء يرّد القضا، المبرم بعد ما أبرم ابراما. 2 دعا قضاى حتمى و تثبيت شده را ـ بعد از آنكه حتمى شده ـ بازمىگرداند.
امام موسى بن جعفر عليه السلام مىفرمايد:
إنّ الدعاء يردّ ما قدّر و ما لم يقدّر. قال : قلت : جعلت فداك: هذا ما قدّر قد عرفناه، أفرأيت ما لم يقدّر؟ قال : حتّى لا يقدّر. 3 همانا دعا امر مقدّر شده و مقدّر نشده را برمىگرداند. راوى مىگويد : گفتم : فدايت شوم ! بازگرداندن امر مقدّر شده را دانستيم. درباره
1.ـ ترجمه توحيد الاماميه / ۴۵۴.
2.ـ بحارالانوار ۹۳ / ۲۹۹.
3.ـ همان / ۲۹۷.