توضيح دعاى چهل و دوم صحيفه سجاديه، بانگاهى به كمال علمى قرآن - صفحه 59

فروفرستادى ـ يارى فرمودى... كتابى كه روشنايى (هدايت) قرارش دادى، تا با رهيابى ـ در پرتو آن ـ و پيروى از آن، از گمراهى و نادانى برهيم.» (صحيفه سجاديه، دعاى 42)
از ميان اوصاف و كمالات قرآن ؛ كمال و وصف «علم» از اهميت و محوريت خاصى برخوردار است. در اين زمينه، واژه «علم» درواقع يك معنا و مفهوم منفرد نيست، بلكه مجموعه‏اى از اوصاف و كمالات ديگر را شامل مى‏گردد و يا به نحوى بر آنها دلالت دارد، بلكه بايد گفت: «وصف علم» در قبال ساير اسامى و اوصاف قرآن، به منزله روح، مبنا و محور اصلى به شمار مى‏رود.
در يك نگرش تحليلى، مى‏توان گفت : ساير اسم‏ها و وصف‏هاى قرآن در مقايسه با وصف علم از چند گروه خارج نيست: 1
1 ـ قسمى از آن‏ها نقش واسطه بودن را ـ در انتقال علم ـ به ذهن متبادر مى‏كنند، مانند: كتاب ؛ كلام و قرآن
2 ـ قسمى كه نفس معنا و حقيقت «علم» را افاده مى‏كنند؛ مانند: نور، ذكر (بيدارگر)، هدى (رهنمود)، فرقان (جدا كننده)
3 ـ قسمى كه نتيجه و حاصل علم و هدايت قرآن است ؛ مانند ذكر (بيدارى) 2 و شفاء و...
4 ـ برخى از اسم‏هاى قرآن نيز نعت و توصيف براى سه دسته قبلى است. مانند صفت عظيم، مجيد (شكوهمند) و عجب (شگفت)، كه پيش از همه، بيان عظمت، شكوه و شگفتى‏هاى علمى قرآن به حساب مى‏آيند.
مطلب بسيار مهم ديگر، توجه به جنبه‏ى هدف‏شناسى قرآن است ؛
اساسا هدف و غايت اصلى در انگيزش پيامبران، رشد و تعالى انسان ؛ از طريق

1.ـ بنگريد به ده‏ها نام و بيان توصيفى درباره قرآن، در دعاى ۴۲ صحيفه سجاديه.

2.ـ ذكر در لغت به معنى ياد و يادآورى (بعد از فراموشى) است. «ذكر» ـ به عنوان اسم و وصف قرآن ـ به هر دو معناى عامل تذكر (بيدارگر) و نفس تذكر (بيدارى) در قرآن آمده است ؛ معناى اول ـ مثلاً ـ از آيه‏ى «انا نحن نزلنا الذّكر...» (الحجر / ۹) و معناى دوم از آيه «و لقد يسرناالقرآن لِلذّكر...» (القمر / ۱۷) استفاده مى‏شود.

صفحه از 84