توضيح دعاى چهل و دوم صحيفه سجاديه، بانگاهى به كمال علمى قرآن - صفحه 65

سجاديه، دعاى 42)
و تو ـ اى خداوند! ـ ما (آل محمد) را ـ با اعطاى دانش قرآن ـ بر هر كس كه فاقد علم آن (قرآن) است، برترى بخشيدى و ما را بر آن (دانش) نيرومند فرمودى، تا ما را ـ با دانش و نيروى قرآنى ـ بالابرى. و بالاتر و برتر از هر كه توان (و ظرفيت) تحمّل چنين دانشى را ندارد، قراردهى.
آيا علم يك حقيقت ثابت است و يا درجات دارد؟ كسى كه حقيقت «علم» و «دانايى» را نور مى‏داند 1 ، براى او كاملاً روشن و بديهى است كه چنين حقيقتى داراى درجات نيز هست.
به عنوان مثال : همين نورِ محسوس، در عين داشتن نورانيّت و روشنى، شدت و ضعف دارد. در خارج نيز ما اشخاصِ «دانا» و «داناتر» و يا «نادان» و «نادان‏تر» داريم.
زبان قرآن و روايات نيز مؤيّد همين حقيقت وجدانى است، از جمله : «يرفع اللّه الذين آمنوا منكم والذين اوتوا العلم درجات» (المجادله / 11) «...تا خداوند (جايگاه) مؤمنان از شما و آنهايى را كه بدانها علم داده شده است، به درجات (و پايه‏هايى) بالا برد»، همچنين : «نرفع درجاتٍ من نشاء و فوق كل ذى علم عليم.» (يوسف / 76) «هر كه را بخواهيم (بنا به حكمت) به درجات (و پايه‏هايى) بالا مى‏بريم. و فراتر از هر داننده‏اى، داناترى هست.»
راغب اصفهانى بعد از ذكر آيه نخست (يرفع اللّه الذين آمنوا منكم) آورده است:«يعنى در آيه شريفه، تذكّرى است از جانب خداى متعال بر تفاوت درجات و مراتبِ علمِ عالمان و دانشمندان»(مفردات، ماده «علم»). در آيه ديگر آمده است : «و قل ربّ زدنى علما» (طه / 114) يعنى: (در مقام دعا) بگو: پروردگارا! بر دانش من بيفزاى. و اين خود مويّد وجود مراتب در علم و دانش است.
امام صادق عليه ‏السلام ، روايت مى‏كند كه پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم فرموده : «بيشترين ارزش، براى مردمى است كه دانش بيشترى دارند...» و از پدرشان امام باقر عليه ‏السلام نقل مى‏كنند كه فرمود:«پسرم! منازل و درجات شيعيان را بر (پايه) ميزان روايت‏هاى (علمى) و نيز معرفت و شناخت آنها

1.ـ پيش‏تر (در بند ۱ ـ ۲) درباره حقيقت نورى علم، اندكى سخن رفت.

صفحه از 84