غرائبه. فيه مصابيح الهدى و منار الحكمة و دليل على المعرفة لمن عرف الصفّة...» (فيض كاشانى، مولى محسن، بىتا، ج 1، 16) «قرآن راهنمايى است كه به بهترين راه رهبرى كند و كتابى است كه تفصيل (علم و معرفت) و بيان (حقايق) و مايه تحصيل (علم و رشد و كمال) در آن است. و آن (قرآن) سخن فصل (يعنى جداكننده حقايق و يا حقّ از باطل) است و نه سخنى از روى شوخى ! ظاهر و باطن دارد، ظاهرش حكم و درونش علم و دانش، برونش زيبا و با طراوات و درونش ژرف، عجائب آن بىشمار و شگفتىهايش نافرسودنى است. چراغهاى هدايت و مشعلهاى فروزان حكمت در آن باشد. و براى آن كس كه صفتشناس (و با حقايق قرآنى) آشنا باشد، راهنماى معرفت(درست) خواهد بود.»
گفتنى است كه: شأن و جايگاه كلام هر شخص، مطابق و مناسب شخصيت و مقام او است، ديديم كه قرآن كلام حق و جلوه علمى او مىباشد. و لذا از همه كلامها و سخنها برتر است. اين حقيقت عليا، در كلامى زيبا و فرازين، از رسول گرامى صلى الله عليه و آله وسلم نقل و بيان گرديده است : «فضل القرآن على سائر الكلام كفضل اللّه على خلقه.» (المجلسى 1362 : ج 92) «برترى قرآن بر ديگر سخنها، همانند برترى خدا است بر آفريدگانش.»
2 ـ 3 ـ تحدّى بر پايه نور علم و هدايت قرآن
«و ورّثتنا علمه مفسّرا... لترفعنا فوق من لم يطق حمله... و اجعلنا ممن يعتصم بحبله... ولا يلتمس الهدى فى غيره.» (صحيفه سجاديه، دعاى 42)
«و ما را ميراث برِ دانش قرآن نمودى... تا ما را بر هر كسى كه توانِ تحمّل (علم) آن را ندارد، برترى بخشى... و (تو اى خداوند !) ما را از كسانى قرار ده كه به ريسمانِ (هدايت) قرآن چنگ زنند... و در غير آن، هدايت را نمىجويند.»
در اين بيان مىبينيم كه عامل تفوّق و برترىِ دانايانِ به دانش قرآن و ميراثبرانِ علم كتاب، همانا «واجديّت تحمّل دانش و علم كتاب» است. و نيز اين كه مؤمنانِ قرآنشناس، هدايت الهى را جز از كتاب آسمانى او نمىجويند؛ مفهوم صريح و روشنِ هر دو سخن، آن است كه تحدّى قرآن به علم و هدايت آن است.
قرآن بالاترين و دليل پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم بر صدق ادعاى او است و علم و هدايت اين كتاب الهـى ، جانْمايـه تحـدى به آن است. ديديم كه قرآن عظيم، نشأت گرفته از علم ذاتى حق