ـ جل جلاله ـ مىباشد : «و إنك لتلقّى القرآن من لدن حكيم عليم» (النمل / 6) «و به راستى كه تو (اى پيامبر) قرآن را از نزد (خداوند) حكيم و دانا دريافت مىنمايى». لذا قرآن، نور ساطع حق و برهان قاطع رسول صلى الله عليه و آله وسلماست و غير خدا از آوردن همانندش ناتوان خواهد بود. البته لفظ و ظاهر قرآن در نهايت زيبايى و شكوه است، اما تحدّى قرآن بر حقيقت علمى و هدايت ذاتى و الهى آن متّكى است و نه بر زيبايى لفظ و فصاحت و بلاغت ظاهرى صِرف ؛ كه غالبا به عنوان اصلىترين وجوه اعجاز قرآن تلقى مىگردد! ۱
آرى، قرآن جلوه اعلى و نور بىمنتها و آيت عظماى خداوند است كه بر سينه گشاده، سترگ و پاك آخرين فرستاده او متجلّى و ـ به نشانه حقانيت و صدق و رسالتش ـ بر دستهاى چابك و توانمندش نهاده شده و چنين كسى را ياراى رويارويى و هماوردى با آن نيست ؛ «كتاب أحكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير» (هود / 1): «(اين قرآن) كتابى است كه آيههاى آن استوار گرديده، آن گاه از جانب (خداوند) حكيم (و) آگاه، تفصيل ۲ داده شده . » ؛ خداوند « حكيـم » است ، در « گفتار و عمل » و « خبير » است، به همه آفريدگان و مصالـح و بـايستـههاى آنان [ ر. ك. الطباطبايـى 1382 ( الـميـزان ، ج 10 ) 143] ؛ آمـدن دو صفتِ حكمـت و آگاهـى بـراى خداوند ( حكيم خبير) ، در پى دو فعل او؛ اِحكام و تفصيل [1ـ احكام : استوار كردن آيهها و فرمانها ۳ (احكمت ۴ آياته) و 2 ـ تفصيل:
1.ـ ر. ك. اصفهانى، ۲۹.
2.ـ اِحكام : استوار كردن. تفصيل: هويدا كردن و جدا كردن از يكديگر (گرمارودى ۱۳۸۳: ۲۲۱ به نقل از مصادر اللغه ص ۴۶).
3.ـ صاحب تفسير اطيب البيان در ذيل اين آيه به اين نكته بديع اشاره نموده كه: قرآن به دو گونه سخن گفته: يكى انشائى كه فرامين و احكام الهى است و استوارى آيهها (احكمت آياته) و صفت حكيم ناظر به اين قسم است. دوم : اخبارى، كه بيان حقايق، حكمتها و مصلحتها است و فعل جداسازى و آشكار شدن (فصلت) و صفت خبير بودن حق، ناظر به اين قسم مىباشد. (ر. ك. طيّب : اطيب البيان، ج ۷: ۴ ـ ۳).
4.ـ اِحكام از حكم، يعنى منع به معناى جلوگيرى از فساد (استوارى) مشتق شده است. و تفصيل، جداسازى و بيان، براساس اطلاع از مصالح و مفاسد است (الطبرسى ۱۴۰۶ هـ : ج ۵).