جداسازى و روشنگرى (ثم فصّلت) ـ درباره حدود معانى علمى و احكام عملى 1 ]، شايان توجّه و تدبّر بيشتر و عميقتر است، تا جايگاهِ «حكمت و آگاهىِ حق» در جانْمايه آيهها و ناپيدايىِ كرانه و ژرفاى علمى آنها آشكارتر گردد:
«و فرقانا فرقت به بين حلالك و حرامك، و قرآنا أعربت به عن شرائع احكامك، و كتابا فصّلته لعبادك تفصيلاً...» (صحيفه سجاديه، دعاى 42).
«و فرقانى كه به واسطه آن (حقايق را آشكار، و) ميان حلال و حرامت را (مرزبندى و) جدا ساختى. و قرآنى كه با آن (سرچشمهها و) آبشخورهاى احكام (و فرمانهاى) خود را آشكار فرمودى. و كتابى كه براى بندگان خود ـ به گونهاى ويژه ـ تفصيل دادى (و تشريح نمودى)...».
درباره ساختار علم بنياد و خاستگاه تحدّى قرآن، بنگريد به اين آيت شگفت، كه در اينجا مجال تفصيل و تفسير آن نيست: «و لقد جئناهم بكتاب فصّلناه على علم هدى و رحمه لقوم يؤمنون» (الاعراف / 52) «و به راستى (فرود) آورديم به (سوى) آنان كتابى را كه آن را بر (پايه) علم تفصيل داديم ؛ كه هدايت و رحمتى 2 است براى گروهى كه ايمان مىآورند.»
گفته شد كه قرآن حقيقتا ـ و از هر دو جنبه لفظ و معنا ـ كلام خدا و بزرگ آيت و نشانه علم و (قدرت) او است، كه بر پيامبر عظيمالشأن خود نازل فرموده، تا مذكّر و بيدارگر مردم باشد ـ به عظمت خود ـ و تا دليل و حجت رسول باشد ـ بر صدق دعوى پيامبرىاش ـ و حقايق نورانى آن را تفصيل و به وى تعليم فرمود تا دستمايه گرانسنگ او باشد، در رهنمود و پرورش امّتش. البته شرط اين هدايت و تربيت قرآنى و محمدى، ايمان و پيروى است. به اين معانى بلند قرآنى توجه كنيم: «و قالوا لولا انزل عليه آيات من ربه قل انما الآيات عنداللّه و انما انا نذير مبين * اولم يكفهم انا انزلنا عليك الكتاب يتلى عليهم ان فى ذلك لرحمة و ذكرى لقوم يومنون * قل كفى باللّه بينى و بينكم شهيدا...» (العنكبوت / 52 ـ 50): «گفتند: چرا نشانههايى از سوى پروردگارش بر او فرو فرستاده نمىشود؟!
1.ـ ر. ك. الرّاغب : ۳۸۱، ماده فصل.
2.ـ هدايت: رهنمون، رحمة: بخشايش (گرمارودى، همان، ۱۵۷).