اسرار و پيامهاى تازه را هموار مىكند.
همين خصوصيّات و فوائد، مفسّران را بر آن داشته تا علاوه بر تفسير آيه به آيه، به تفسير موضوعى قرآن روى نمايند. از پيشگامانِ تفسير موضوعى مىتوان، از علاّمه مجلسى نام برد كه در فصول بحارالانوار، آيات مربوط به آن موضوع را گردآورده و سپس ديد كلى بر آن مىافكند و در بعضى از موارد نظرات مفسّران را نقل مىكند و در تبيين آيات مىكوشد. ۱
از نمونههاى ديگر تفسير موضوعى، نگارش آياتالاحكام توسّط فقيهان و عالمان دينى ۲ و نيز كتابهايى در مورد جنبههاى علمى قرآن يا قصص قرآن است.
امروزه تفسير موضوعى قرآن بسيار رواج يافته؛ ولى با تمام اين تلاشها و كوششهاى شايانِ تقدير، بايد اعتراف كرد كه هنوز مسأله تفسير موضوعى قرآن در دوران طفوليّت به سر مىبرد.
در نهجالبلاغه نيز تلاشهايى در زمينه تفسير موضوعى انجام شده. زيباترين كار در اين زمينه تلاش علاّمه محمّدتقى تسترى با نگارش كتاب «بهج الصباغة فى شرح نهجالبلاغة» مىباشد. اين اثر گرانمايه كه شرحى زيبا بر نهجالبلاغه است، توانسته عبارات متفرّق حضرت على عليه السلام در يك موضوع را كنار هم نهد، و بدين ترتيب نكاتى را شرح دهد كه از چشم شارحان قبلى نهجالبلاغه، پنهان مانده است.
صحيفه سجّاديه شروح فراوانى دارد. ولى هيچ يك از شارحان به صورت موضوعى، صحيفه سجّاديه را به نگارش شرح نيازموده و صحيفه سجّاديه، در اينجا نيز ـ مانند بسيارى از موارد ـ در انزوا زيسته و هيچ عالمى در زمينه شرح موضوعى صحيفه سجّاديه اثرى ارائه نكرده است.
1.ـ براى نمونه بنگريد: بحارالانوار، ج ۶۷، صفحههاى ۲۷ تا ۴۳. و نيز جلد ۵۸، صفحههاى ۱۵۱ تا ۱۵۸. و نيز جلد ۲۲، صفحههاى ۱ تا ۶۲.
2.ـ ظاهراً نخستين كتابى كه در اين زمينه تأليف شده، كتاب احكامالقرآن (محمّد بن صائب كلبى، ۱۶۲ هـ . ق) بوده است.