و نيز آمده است: «من اراد الله بدأ بكم و من وحّده قبل عنكم» . و اين صريح است كه خداشناسى و توحيد جز از در خانه آل عصمت ميسّر نشود.
البته ما استدلالها و تلاشهاى عقلى را منكر نيستيم، ولى حتما بايد از راهنمايى معلّمان دين كه خدا قرار داده است استفاده شود، چنانكه در نهجالبلاغه در مورد هدف فرستادن انبياء فرموده است: «و يثيروا لهم دفائن العقول» (نهجالبلاغه، خطبه 1)، يعنى پيامبران، ادراكات عقلانىِ نهفته شده در زير خاكهاى خرافات و توهمات را برانگيزانند.
در نهج البلاغه
در يكى از گفتارهاى پيشين، بخشى از خطبه 87 (خطبه اشباح) را در اين زمينه آورديم و در آن تصريح شده بود به منع از توصيف كردن خداى تعالى، به غير آنچه كه در قرآن كريم و آثار پيغمبر اكرم و ائمه هدى عليهم السلام آمده است (سفينه، شماره 4 ص 58)
اكنون برخى از موارد ديگرى را كه در نهجالبلاغه در اين راستا آمده است، ذكر مىكنيم:
1 ـ در خطبه 1، در بخشى كه فرشتگان و گروههاى مختلف آنها را شرح مىدهد، در توصيف عبادت و بندگى آنان چنين مىفرمايد:
«ناكسةٌ دونه (اى دون العرش) أبصارهم، متعلفّعون تحته باجنحتم، مضروبة بينهم و بين من دونهم حجب العزّة و اَستارُ القدرة. لا يتوهّمون ربّهم بالتصوير ولا يُجرون عليه صفاتِ المصنوعين ولا يحدّونه بالاماكن ولا يشيرون اليه بالنظائر»ديدگانشان را در برابر عرش پروردگار به زير افكنده و خود را در بالهايشان پيچيدهاند. بين ايشان و فرشتگانى كه در رتبه پايينتر از ايشان مىباشند، حجابهاى عزّت و پردههاى قدرت پروردگارى برقرار است. پروردگار خود را به تصوير، توهّم نمىكنند، صفات مخلوق را بر او جارى نمىسازند، او را به مكان، محدود نمىكنند و برايش نظير و شبيهى قرار نمىدهند.
توجه فرماييد كه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در ستايش اين ملائكه مقرّب (كه بين آنها و ملائكه مادون آنها حجابهاى عزّت زده شده است) كمال خضوع ايشان را به