صفات خدا در قرآن و نهج‏ البلاغه - صفحه 17

و نيز آمده است: «من اراد الله بدأ بكم و من وحّده قبل عنكم» . و اين صريح است كه خداشناسى و توحيد جز از در خانه آل عصمت ميسّر نشود.
البته ما استدلال‏ها و تلاش‏هاى عقلى را منكر نيستيم، ولى حتما بايد از راهنمايى معلّمان دين كه خدا قرار داده است استفاده شود، چنانكه در نهج‏البلاغه در مورد هدف فرستادن انبياء فرموده است: «و يثيروا لهم دفائن العقول» (نهج‏البلاغه، خطبه 1)، يعنى پيامبران، ادراكات عقلانىِ نهفته شده در زير خاك‏هاى خرافات و توهمات را برانگيزانند.

در نهج البلاغه

در يكى از گفتارهاى پيشين، بخشى از خطبه 87 (خطبه اشباح) را در اين زمينه آورديم و در آن تصريح شده بود به منع از توصيف كردن خداى تعالى، به غير آنچه كه در قرآن كريم و آثار پيغمبر اكرم و ائمه هدى عليهم ‏السلام آمده است (سفينه، شماره 4 ص 58)
اكنون برخى از موارد ديگرى را كه در نهج‏البلاغه در اين راستا آمده است، ذكر مى‏كنيم:
1 ـ در خطبه 1، در بخشى كه فرشتگان و گروه‏هاى مختلف آنها را شرح مى‏دهد، در توصيف عبادت و بندگى آنان چنين مى‏فرمايد:
«ناكسةٌ دونه (اى دون العرش) أبصارهم، متعلفّعون تحته باجنحتم، مضروبة بينهم و بين من دونهم حجب العزّة و اَستارُ القدرة. لا يتوهّمون ربّهم بالتصوير ولا يُجرون عليه صفاتِ المصنوعين ولا يحدّونه بالاماكن ولا يشيرون اليه بالنظائر»ديدگانشان را در برابر عرش پروردگار به زير افكنده و خود را در بال‏هايشان پيچيده‏اند. بين ايشان و فرشتگانى كه در رتبه پايين‏تر از ايشان مى‏باشند، حجاب‏هاى عزّت و پرده‏هاى قدرت پروردگارى برقرار است. پروردگار خود را به تصوير، توهّم نمى‏كنند، صفات مخلوق را بر او جارى نمى‏سازند، او را به مكان، محدود نمى‏كنند و برايش نظير و شبيهى قرار نمى‏دهند.
توجه فرماييد كه حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلام در ستايش اين ملائكه مقرّب (كه بين آنها و ملائكه مادون آنها حجاب‏هاى عزّت زده شده است) كمال خضوع ايشان را به

صفحه از 17