فكرى و اخلاقى رسيدهاند كه با تحمل و بردبارى تمام، سخنان مخالفان خويش را به دقت گوش فرامى دهند، با تامل و تدبّر، آنها را بررسى مىكنند، با ادب دينى و عقلى خويش پاسخ مناسب به آنها مىدهند و از پرداختن به هر گونه حاشيه و سخن بى مورد پرهيز مىكنند.
در سه شماره اخير نشريه ـ يعنى شمارههاى 4 و 5 و 6 ـ مقالاتى تحت عنوان «توحيد از ديدگاه قرآن و نهج البلاغه» از نويسندهاى توانا و دانشورى بزرگ و عالمى عامل و فاضلى ژرفنگر و راهنمايى پارسا و پاكدامن، به چاپ رسيد. اينجانب مقالات ايشان را به دقت تعقيب مىكردم و آنها را با تأمّل و تدبّر مطالعه مىنمودم و در كنار اين مقالهها از آثار ديگر ايشان ۱ استفاده مىبردم. اين مطالب ارزشمند، حكايت از فكرى باز انديشهاى تازه روشن، عدم تعبد به سخنان پيشينيان و اجتهادى پويا در افكار بشرى مىكند. از اين رو، علاقهاى وافر به ايشان و نوشته هايشان پيدا كردم. به همين جهت، دست به قلم بردم تا به بيان قاصر خويش از آن بزرگوار تشكر كنم و پرسشها و تأمّلاتى كه در مطالب ايشان به نظرم رسيد، عرضه بدارم، بدان اميد كه راهى براى استفاده بيشتر از ايشان گشوده شود و مطالب جديد و نوشتههاى كاملترى به جويندگان راه علم و دانش عرضه گردد. اميد است آن بزرگوار، جسارت حقير را بخشيده و نگارنده را مشمول كرامت و محبّت خويش قرار دهد.
معظّم له در اين سه مقاله ـ همين گونه در حواشى منتشر نشده توحيد الاماميه ـ از كنار مطالب علمى به اجمال و ابهام گذشته و يا ادعايى نموده، بدون اينكه براى آن استدلال و بيان كاملى كرده باشد. بدين جهت لازم دانستم برخى مشكلات و سؤالات موجود در مقالات خويش را در قالب مقالاتى يادآور شويم و از ايشان بخواهم در حدّ امكان، مباحث را به صورت روشنتر بيان دارند و پاسخ مشكلات را براى خوانندگان گرامى عرضه نمايند.
1.ـ منظور حواشى متعدد ايشان بر كتاب توحيد الاماميه استاد حضرت آية الله ملكى ميانجى و كتاب شرح منظومه - تقرير درسهاى استاد مطهرى ـ است.