پس بحث عقلى در مورد خداوند سبحان، بدون توجه به معرفت ديگرى غير از معرفت عقلى نسبت به خداوند سبحان و بدون پشتوانه معرفت حقيقى به او، انسان را به خداى واقعى منتقل نمىكند، بلكه فقط مفاهيم كلى و عناوين عامّهاى را در ذهن انسان تداعى مىكند. در حالى كه خداشناسى قرآنى و روايى، به هيچ وجه چنين راهى را براى بشر توصيه نكرده و به هيچ وجه ساختن خداى ذهنى و كلّى را به آنها اجازه نداده است. در قرآن و حديث، از اثبات به معناى ياد شده، بلكه از تفكّر و تكلم درباره خداى سبحان نهى اكيد شده است. راه رسيدن به معرفت خداى سبحان ـ يعنى معرفت خداى واقعى و حقيقى و خداى خارجى نه خداى ذهنى ـ به روشنى در آيات و روايات نشان داده شده است، زيرا همه آيات و نشانههاى خداوند سبحان در خلق، بعد از معرفت خود او، تذكّر و تنبّه به او خواهد بود. ما در اين مقالات به اين راه اشاره مىكنيم و به تفصيل درباره آن سخن خواهيم گفت.
2 ـ معرفت خدا به خدا
بر اساس آيات قرآن كري ۱ و روايات معصومان عليهم السلام راه معرفت خداتنها منحصر به خود او است و هيچ راهى براى شناخت او ـ جز به خود او ـ قرار داده نشده است. براى اينكه اين امر به وضوح روشن شود، برخى از رواياتى را كه در اين زمينه وارد شده است، نقل مىكنيم. در گفتارهاى ديگر، به نقل و نقد و بررسى اقوال و آراء صاحبنظران مىپردازيم.
2 ـ 1 ـ حديث اول
امير المؤمنين عليه السلام مىفرمايد:
اعْرِفُوا اللَّهَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولَ بِالرِّسَالَةِ وَ أُولِي الأَمْرِ بِالأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ الْعَدْلِ وَ
1.م ـ بحث آيات در باب «معرفهاله، فعل خداست» در آينده خواهد آمد.