مرورى بر احاديث معرفت خدا (1) - صفحه 38

عظماى خداوند سبحان است ـ واسطه معرفت خداى سبحان نيست. پس چگونه مى‏شود از طريق مفاهيم و عناوين ـ كه از نظر عده‏اى همان اسماى خداوند سبحان هستند، چنان كه خواهيم گفت ـ به معرفت خداوند دست يافت؟!
مى‏بينيم كه نه تنها شناخت خدا بلكه حتى شناخت حقيقى مخلوق هم به شناخت خدا موقوف شده است. تصريح امام عليه ‏السلام را ديديم كه من پيامبر را به خدا شناختم، يعنى او را يافتم و شناختم كه خلق خداست و آثار خلقت الهى را به الهام الهى و به اراده او و به تعريف او در پيامبر يافتم. حضرتش همچنين توضيح مى‏دهد كه اين يافتن، به همان صورتى بوده است كه خداوند متعال، طاعت خويش و نفس خويش را به فرشتگان، الهام و تعريف كرده است. حديث يازدهم و دوازدهم نيز در اين راستا، قابل توجّه است.

2 ـ 11 ـ حديث يازدهم

منصور بن حازم مى‏گويد:
به امام صادق عليه ‏السلام عرض كردم: من با گروهى مناظره كردم و به آنها گفتم: خداى تعالى بزرگتر و بزرگوارتر از آن است كه به خلق شناخته شود، بلكه خلق، او را به خود او مى‏شناسند.
حضرت فرمود: خداى تو را رحمت كند.۱

2 ـ 12 ـ حديث دوازدهم

امام صادق عليه ‏السلام به خداى سبحان عرض مى‏كند:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ، لَمْ أَعْرِفْكَ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ، لَمْ أَعْرِفْهُ قَطُّ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي 2 خداوندا! خود را به من معرفى كن؛ كه اگر خود را به من نشناسانى، هيچ گاه تو را

1.ـ توحيد صدوق / ۲۸۵.

2.ـ كافى ۱ / ۳۴۲.

صفحه از 61