عظماى خداوند سبحان است ـ واسطه معرفت خداى سبحان نيست. پس چگونه مىشود از طريق مفاهيم و عناوين ـ كه از نظر عدهاى همان اسماى خداوند سبحان هستند، چنان كه خواهيم گفت ـ به معرفت خداوند دست يافت؟!
مىبينيم كه نه تنها شناخت خدا بلكه حتى شناخت حقيقى مخلوق هم به شناخت خدا موقوف شده است. تصريح امام عليه السلام را ديديم كه من پيامبر را به خدا شناختم، يعنى او را يافتم و شناختم كه خلق خداست و آثار خلقت الهى را به الهام الهى و به اراده او و به تعريف او در پيامبر يافتم. حضرتش همچنين توضيح مىدهد كه اين يافتن، به همان صورتى بوده است كه خداوند متعال، طاعت خويش و نفس خويش را به فرشتگان، الهام و تعريف كرده است. حديث يازدهم و دوازدهم نيز در اين راستا، قابل توجّه است.
2 ـ 11 ـ حديث يازدهم
منصور بن حازم مىگويد:
به امام صادق عليه السلام عرض كردم: من با گروهى مناظره كردم و به آنها گفتم: خداى تعالى بزرگتر و بزرگوارتر از آن است كه به خلق شناخته شود، بلكه خلق، او را به خود او مىشناسند.
حضرت فرمود: خداى تو را رحمت كند.۱
2 ـ 12 ـ حديث دوازدهم
امام صادق عليه السلام به خداى سبحان عرض مىكند:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ، لَمْ أَعْرِفْكَ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ، لَمْ أَعْرِفْهُ قَطُّ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي 2 خداوندا! خود را به من معرفى كن؛ كه اگر خود را به من نشناسانى، هيچ گاه تو را