فعل خداست. فعل خدا در حدّ قواى ادراكى انسان نمىگنجد و به هيچ وجه به بيان عقلى تبيين و تشريح نمىشود. به اين نكته در روايات اين باب و روايات باب معرفت فطرى تصريح شده است كه اگر چنين فعلى از خداى سبحان صورت نمىگرفت، انسان به هيچ وجه معرفتى نسبت به خداى سبحان پيدا نمىكرد و در نتيجه عبادتى تحقق نمىيافت. به همين جهت در روايات فراوانى تصريح شده است كه انسانها مكلف به معرفت خدا نشدهاند و به عهده خداست كه خود را بر آنها معرفى كند. ۱
5 ـ 4 ـ حديث چهارم:
ابن ابى جمهور احسايى در عوالى اللئالي از پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله وسلم به صورت مرسل روايت كرده است:
روي عن النبى صلى الله عليه و آله وسلم أنّه قال:
لَوْ عَرَفْتُمُ اللهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ، لَزايَلَتْ بِدُعائِكُمُ الجِبالُ الرّاسِياتُ. وَ لا يَبْلُغُ أَحَدٌ كُنْهَ مَعْرِفَتِهِ.
فَقِيلَ: وَ لا أنْتَ يا رَسُولَ الّله؟
قَالَ: وَ لا أنَا. الّلهُ أعْلى وَ أجلّ أنْ يَطَّلِعَ أحَدٌ عَلى كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ.
و لهذا قال في دعائه:
يَا مَنْ لا يَعْلَمُ مَا هُوَ إِلا هُو
وَ قال: سُبْحانَكَ ما عَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ. 2 اگر خدا را ـ چنان كه حقّ معرفت اوست ـ مىشناختيد، با دعاى خويش كوههاى استوار و ثابت را از جا مىكنديد. و هيچ كسى به كنه معرفت خدا نمىرسد.
سؤال شد: اى رسول خدا شما هم؟
فرمودند: من هم نه [به كُنه معرفت خدا نمىرسم]. خداوند، والاتر و بزرگتر از آن است كه كسى به كنه معرفت او برسد.
1.ـ از جمله، بنگريد: كافى ۱ / ۱۶۲.
2.ـ عوالى اللئالي ۴ / ۱۳۱.