كردم يا نه.
نزد شيخ بهاءالدين عاملى آمدم و به مقابله اين كتاب با نسخهاى كه جدّ پدرى او، از روى نسخه شهيد نوشته بود، پرداختم. شهيد، نسخهاش را از روى نسخه عميد الرؤساء. و ابن سكون نوشته و آن را با نسخه ابن ادريس با واسطه يا بدون واسطه مقابله كرده بود. نسخهاى كه حضرت صاحب به من عطا فرموده بود نيز، از روى خط شهيد كتابت شده بود و كاملاً مطابق با آن نسخه بود، حتى در حواشى.
بعد از فراغت يافتن از كار مقابله، ديگران نيز از روى نسخه من مقابله كردند. و به بركت عطيه حضرت صاحب الزمان ـ صلوات الله عليه ـ صحيفه كامله سجاديه در تمامى بلاد منتشر گشت، به ويژه در اصفهان. در نتيجه بسيارى از مردم نسخههاى متعدّد از صحيفه داشتند و اكثر ايشان جزو صلحا و اهل دعا و بسيارى نيز مستجاب الدعوه شدند. و اين آثار و بركات، معجزهاى از حضرت صاحبالامر عليه السلام بود. علومى را كه خداوند به سبب اين صحيفه به من عنايت فرمود، نمىتوانم برشمرم. اين از فضل خداوند بر ما و بر مردم است و الحمدللّه رب العالمين» ۱
فرزندش علامه مجلسى در اين باره مىگويد: «پدرم ـ قدس الله روحه ـ حدود پنجاه سال براى تحصيل و ترويج و تبيين اسرار و انوار درخشان اين صحيفه كوشيد. ودر هر سال، بطور مكرر با اين نسخه مدارست و ممارست داشت، تا آنجا كه نسخههاى مصحَّح و مضبوط از اين صحيفه در جميع بلاد شايع و تكثير شد.» ۲
از همين رو، مجلسـى اول افتخار مـىكند به اينكـه به لقاى حضـرت بقيـة الله الاعظم ـ ارواحنا و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء ـ مشرّف شده و توانسته به شرف مناولهاى كه ذكر كرديم و خود وى نيز در اكثر اجازاتش آورده است، برسد.
از جمله در اجازهاى كه بعد از اجازه شهيد ثانى به فرزندش داده، بدين عبارت نگاشته است:
«به فرزند عزيزم اجازه مىدهم كه اين صحيفه را از من به اين اسناد از امام ساجدين و
1.ـ شرح من لا يحضره الفقيه، ج ۱۴، ص ۴۱۸.
2.ـ الفرائد الطريفة، ص ۵.