نسخه من ساقط شده بود، درنتيجه شصت و چند باب را نگاه داشتم.» ۱
با اين همه، دعاهاى موجود از صحيفه كه از طريق روايت مشهور به ما رسيده، پنجاه و چهار دعا است. اين نكته، جاى تأمل دارد.
علت ديگر فقدان برخى از دعاهاى صحيفه به كاتبان يا راويان مربوط مىشود. اين مسأله از نسخهاى از صحيفه به روايت على بن مالك، كه استاد محقق سيد محمد حسين جلالى تحقيق و منتشر كرده برمىآيد كه تعداد ادعيه آن چهل و يك دعاست. ۲
در مقابل، در چاپ ديگرى از صحيفه به روايت همان راوى يعنى على بن مالك كه مرحوم استاد كاظم مديرشانهچى منتشر كرده، مىبينيم كه در آن سى و هشت دعا آمده است و اين به وضوح دلالت بر آن دارد.
3 ـ 2 . حديث شريف، از ابتداى پيدايش تا زمان حكومت عمربن عبدالعزيز، دستخوش تغييرات متفاوت و مختلف شد، از جمله آنكه در برخى مقاطع تاريخ صدر اسلام، نقل همه احاديث يا برخى از آنها ممنوع گرديد. درنتيجه قضاياى عجيب و غريبى بر حديث گذشت، از جمله : سوزاندن، به آب افكندن و در خاك كردن احاديث و غير آن. در خلال اين مدت طولانى، به خاطر ترس و يا اطاعت از حكومت، نقل و رواج احاديث، متروك و مهجور شد. اين عامل در فقدان و ضايع شدن بخشى از احاديث مؤثر بود. علاوه بر آن، در پى عارض شدن فراموشى و نسيان بر حفّاظ حديث، به اجمال يا تفصيل، برخى احاديث نقل به معنى شد و بطور كلى آثار و تبعات سوئى را بجاى گذاشت... ۳
ممنوعيت نقل احاديث ـ بويژه در مورد شيعيان آل محمد عليهم السلام ـ به شدّت اجرا مىشد. هركس صفحات تاريخ را مطالعه كند، بالعيان آن را مىبيند: كتابهاى شيعه را ـ به
1.ـ بنگريد به: مقدمه صحيفه سجاديه.
2.ـ در مبحث روايتهاى صحيفه، از نسخهاى كه از طريق على بن مالك روايت شده ذكرى به ميان آمد.
3.ـ البته اين نكات، از ارزش و حجيت و اعتبار حديث نمىكاهد، چرا كه حفّاظ و محدثان بزرگ كه اعتقادى به ممنوعيت حديث نداشتند، احاديث را حفظ و نگهدارى كرده و محافظت از احاديث را ـ چه به صورت كتابت يا حفظ در سينه ـ نصب العين خود قرار داده بودند، بويژه شاگردان مكتب وحى و پيروان اهل بيت عليهم السلام .