پژوهشى در نسخه شهيد اول از صحيفه سجاديه - صفحه 78

دليل همراهى نكردن با حكومت‏هاى جور ـ سوزاندند؛ درباره آنها جرم‏هايى مرتكب شدند كه روى تاريخ را سياه كرده و هر ناظر بى‏طرف را به مظلوميت آنان واقف مى‏سازد.
در نتيجه آن وضعيت دشوارى كه براى اهل بيت نبوت عليهم ‏السلام پديد آمد، مدتى صحيفه سجاديه در دسترس قرار نگرفت، چنان كه از مقدمه آن برمى‏آيد، به گونه‏اى كه يحيى بن زيدبن على بن الحسين عليه ‏السلام صحيفه را مخفيانه و پنهانى و با احتياط كامل در اختيار متوكل قرار داد. چرا كه از كشته شدن يا نابودى اثر توسط دشمنان آل محمد صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم در امان نبودند. يحيى صحيفه را به متوكل بلخى سپرد كه آن را به پسرعموهايش محمد و ابراهيم فرزندان عبدالله بن حسن در مدينه برساند. اين كار، اندك زمانى قبل از كشته شدن و به دارآويخته شدن يحيى بود. در آن حال به او گفت: «نگرانم از آن كه اين دانش در اختيار بنى‏اميه قرار گيرد و آن را كتمان كنند ودر پستوهاى خويش پنهان دارند. پس آن را بگير و پنهان دار و با تمام توان در نگاهدارى آن بكوش.»
امام جعفرصادق عليه ‏السلام نيز در هنگام دادن صحيفه به فرزندان عبدالله بن حسن فرمود:
«اين صحيفه را از مدينه بيرون نبريد.»
حضرتش در زمينه علت آن فرمود:
«پسر عموى شما، در مورد اين صحيفه، از مطلبى نگرانى داشت كه من نيز نسبت به آن امر، بر شما نگرانم.»
سالها بدين منوال گذشت، تا اين كه زمان ظهور و بروز اين گنج پنهان فرا رسيد، كه با رعايت تمام جوانب دقّت و احتياط، اين صحيفه در تمام خانه‏ها، بلكه در خانه دل‏ها جاى گرفت، تا روح عبوديت را همواره در انسان‏ها بدمد.
3 ـ 3 . احتمال قوى مى‏رود كه برخى از آن دعاها، از راوى اول يعنى متوكل ساقط شده باشد، درنتيجه برخى از آن ادعيه را راويان به دلايل گوناگون نقل نكرده باشند. اين نكته به عقايد راويان بستگى داشته است، چرا كه اين ادعيه را عده‏اى از محدثان شيعه و سنى روايت كرده‏اند.
راويان شيعه برخى از ادعيه را از روى ترس و تقيه تدوين نكرده و انتشار ندادند و تنها

صفحه از 108