گزارشى از مصاحبه با آيت‏ الله سيد محمّدباقر موحّد ابطحى - صفحه 126

شيوه‏اى كه من داشتم و پيشنهاد كردم ـ بدون تقطيع احاديث ـ تنظيم كنند و جزوه‏ها شان را به من بدهند. من مطالعه مى‏كنم و هر چه را خواستم مى‏پذيرم.» حدود هفتاد و دو جزوه در اين مسئله نوشته شد و به عرض ايشان رسيد. قبل از اينكه آقا بفرمايند، آقايان شروع كردند در مدرسه فيضيه و كار كردند. در نتيجه كتاب «جامع احاديث الشيعة» به اين صورت درآمد در سى و يك جزء. كار كتاب جامع‏الاحاديث از آن روز آغاز شد. آن روز اكثر مواد كار فراهم شد، يعنى برداشت كردن از كتابهاى مصادر، مطابقت، شماره گذارى، تنظيم، تبديل، متحد كردن تمام شد، لكن احتياج داشت به يك هماهنگى براى مجموعه. من چند جلسه كه شركت كردم، مسائلى را ديدم كه استعفا كردم. البته كتاب صوم و زكات و خمس و صدقات و صوم و اعتكاف را كه به اندازه دو جلد از كتاب وسايل است، من انجام دادم و تحويل حضورشان دادم. و گفتم: من در ادامه كار، معذورم از اينكه شركت كنم، زيرا با اختلاف نظر كارى نمى‏شود كرد. البته بحمدالله كار به صورتى در آمده است، لكن اين كار را واجد امتيازات كامله از هر جهت ندانستم. لذا به فكر افتادم كه خودم تكميلش كنم. بر اين اساس يك كتاب جامع فقهى نوشتم. لكن يكى از مراجع تقليد و شخصيت‏هايى كه از شاگردان آقاى بروجردى بودند، به من فرمودند حق استاد را حفظ كنيد و شما اگر مكملاتى داريد، مثل تعليقات بر آن تمام كنيد، اما كتاب آقاى بروجردى را دست نزنيد. لذا از انتشار آن منصرف شدم.
نسبت به كتاب مرحوم آقاى بروجردى (رض) دو مثال مى‏زنم: تمام مصادر كه در اين كتاب هست و تمام متّحدات از مصادر، كه ما پيدا كرديم و تمام جوامعى كه در اختيار ما و كتابخانه‏هاى معظم كشور بود ـ اعم از مطبوع و مخطوط ـ فراهم كرديم و متحد كرديم. از باب مثال، حديث واحد از اول جامع الاحاديث تا به آخر، دانه به دانه تمام مصادر حديث را با شماره و صفحه كتاب فهرست كرديم، بهترين منبع را انتخاب كرديم و نوشتيم، همچنين از جوامع حديثى متأخر ـ وسائل الشيعه، وافى، مستدرك الوسائل، جامع المعارف سيّد شبّر، جوامع الكلام، الشفاء فى اخبار آل المصطفى، عوالم العلوم ـ همان حديث را يافتيم و نشانى آن را با جلد و صفحه معين كرديم. بطور كلى الآن اين تعليقه هشت مجلد شده است كه هر مجلدى هفتصد الى هشتصد صفحه مى‏شود و هم

صفحه از 148