گزارشى از مصاحبه با آيت‏ الله سيد محمّدباقر موحّد ابطحى - صفحه 133

جلسه‏اى تشكيل شد. چهل و يك نفر در آن شركت كردند كه بعضى از مراجع بالفعل هم در آنجا بودند. آقاى طباطبايى تدريس را پذيرفتند و آقاى آخوندى هم قبول كرد كه ماهى پانصد تومان هزينه براى ايشان بدهد و ايشان در هر شش ماه يك مجلد از كتاب را بنويسند. جلسه اول هم من شركت كردم و تفسير الميزان را كه شروع كردند، جامعه مدرسين با ايشان بودند. بعدا به تدريج ديدند كه روش ايشان طورى است كه خودشان بايد كار كنند و عده‏اى از شاگردان هم بايد باشند. اما آن حالتى را كه بايد پيدا بكنند، پيدا نكرد. در هر حال كتاب تفسير الميزان نوشته شده است.

[ضرورت تحقيق‏هاى موضوعى بر روى قرآن ]

ولى من انتقادى از جامعه مسلمان‏ها دارم. مسلمان‏هايى كه مى‏گويند ما از قرآن بهره بردارى مى‏كنيم، يا به حفظ است يا به قرائت است يا به تجويد صوتى است و شعر، يا براى مسابقات است. حال ان شاءالله در آينده قدمهاى بلندترى برداشته شود. اما سه كتاب در اين باره (كار موضوعى روى قرآن) مقدمات نوشته شده است. يكى از آنها معجم است. مسلمانها بايد خجالت بكشند كه 60 سال پيش، فلوگل كتاب را برداشته و از زبان ديگر به صورت عربى ترجمه كرده كه اولين نسخه‏اى كه آورد، در كتابخانه مرحوم آيت الله نجفى پيدا شد. آقاى طباطبايى هم نداشتند، مى‏رفتيم براى ايشان عاريه مى‏كرديم و ايشان در هفته چهار روز در منزلشان بود. بعدا «معجم ادوات» هم پيدا شد. از شما سؤال مى‏كنم: آيا بعد از المعجم هنوز روى كار معجم قدمى برداشته شده است؟ ابدا. در كتاب بحارالانوار علامه مجلسى در هر موضوع كه مى‏خواهند بنويسند، از سوره اول (سوره فاتحه) سوره سوره پيش مى‏رود تا والناس. تحقيق در آن نيست، فقط آيات به ترتيب سوره ذكر مى‏شود. اما اين كيفيت تأليف را ندارد تا اين كه از تركيب آيات در يك موضوع، چيزى از قرآن به دست بيايد. لذا تفسير آيه به آيه، از زبان تفسير الميزان ديده مى‏شود، ولى تفسير موضوعى اصلاً صحبت از آن نبود.

صفحه از 148