گزارشى از مصاحبه با آيت‏ الله سيد محمّدباقر موحّد ابطحى - صفحه 139

پديد آوردند و گسترش دادند. كتاب صحيفه جامعه سجاديه، شامل 270 دعا از امام سجاد عليه ‏السلام ، اكنون در اختيار جامعه قرار گرفته، در بيروت هم چاپ شده است. اين كتاب و ديگر مجلّدات موسوعة ادعية المعصومين عليهم ‏السلام نكته مهمى نشان مى‏دهد: ما وقتى كه كتاب صحيفه دعا را بنگريم، مى‏پنداريم كه پيغمبر خدا بجز دعا كردن كارى نداشت و اصلاً رشته‏اش اين است. كما اينكه وقتى در تبليغ مى‏آييم، مى‏بينيم كه گويى پيغمبر غير از تبليغ هيچ چيز ديگرى نمى‏داند. وقتى به فقه مى‏رسيم، مى‏بينيم پيغمبر و آلش گويى فقط فقيه بوده‏اند. به هر حال، چنان تمركز در اين امر داشته‏اند كه در باب دعا، به آنها «دعّاء» گفته مى‏شود، مثل عنوان «البكّاء» كه چند نفر ـ 5 نفر ـ را در عالم ذكر كرده‏اند كه بكّائون خمسه در تمام عالمند: حضرت آدم، حضرت يعقوب، حضرت يوسف عليهم ‏السلام ، حضرت زهرا عليهاالسلام در مدّت عمر كوتاهش و حضرت سجاد امام زين‏العابدين عليه ‏السلام است.

[توضيح درباره دعاهاى امام سجاد عليه ‏السلام ]

خدا اين فرصت را در اختيار امام سجاد عليه ‏السلام قرار دارد، در زمان بنى‏اميه و جناياتى كه كرده بودند و قصه كربلا و مهجوريت اهل بيت را پديد آورده بودند، به گونه‏اى كه اهل‏بيت هيچ ارتباطى با جامعه نداشته باشد. حضرت سجاد عليه ‏السلام مى‏خواهد با دعا تبليغ دين كند. خيلى هنرمند است كه بتواند همان مكتب قرآن را با مكتب تبليغات در لباس دعا در بياورد. اين كار، از عهده ما بر نمى‏آيد.
مَثَلش اين است: آبى از آسمان مى‏آيد، در زيرِ زمين با دانه و شجره طبيه‏اى روبرو مى‏شود، از هوا و اكسيژن و مواد زمينى استفاده مى‏كند. اگر اين آب نباشد، گياه و ميوه درنمى‏آيد. بعدا همين آبى كه از آسمان آمده است، به صورت يك غنچه گل ظاهر مى‏شود. و سپس شكفته مى‏شود تا به صورت يك گل و سپس ميوه بروز كند. گويى كه دانه مى‏گويد: خدايا تو مرا آب دادى، من تو را شكر مى‏گويم كه منِ دانه باز شدم، تشكر از تو مى‏كنم كه آبم دادى، گل دادم، برگى به من دادى و لى من ابريشم مى‏دهم، تو به من گل دادى، من گلاب و عطر به تو مى‏دهم.
اين قرآن كه از آسمان فرود آمده است، مى‏آيد در طبع پيغمبر اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم، در طبع

صفحه از 148