گزارشى از مصاحبه با آيت‏ الله سيد محمّدباقر موحّد ابطحى - صفحه 142

آن، علم الهى است.

[علم الهى در اختيار امام سجاد عليه ‏السلام ]

علم الهى چيست؟
خداوند متعال به ملائكه فرمود: «انى خالق بشرا» «انى جاعل فى الارض خليفة» . گفتند: خدايا! چرا كسانى مى‏خواهى خلق كنى كه در زمين فساد مى‏كنند؟ خداوند متعال در جواب آنها فرمود: «انى اعلم ما لا تعلمون» ، پس از آن كه «علّم آدم الاسماء» ـ آنهم اسماء آل محمد كه به آنها ياد داد ـ خداوند به ملائكه مى‏فرمايد: «انبئهم باسمائهم» دقّت كنيد كه نفرموده « بأسمائها» بلكه فرموده «بأسمائهم».
يعنى اسماء زمين و آسمان نبوده است. اسماء از آنهايى است كه ضمير ذوى العقول به آنها بر مى‏گردد. اينها را به ملائكه تحويل داد. بعد ملائكه در پاسخ گفتند: پروردگارا! «سبحانك لاعلم لنا الّا ما علّمتنا»
قرآن در مورد علم الهى حضرت يعقوب عليه ‏السلام نيز سخن گفته است. وقتى كه پيراهن يوسف را حركت دادند و از مصر به سوى كنعان آوردند، هنوز به صورت حضرت يعقوب نرسيده بود. بر مبناى ظاهرى اطلاع نداشت، فرزندانش هم نمى‏دانستند. اما وقتى آوردند، حضرت يعقوب فرمودند «انى لأجد ريح يوسف» مثل اينكه دارد به مشام من مى‏خورد. «لولا ان تفنّدون» اگر درباره من چيزى نگوييد. اتفاقا پسران هم درباره‏اش مطالب و تعبيرات زشتى گفتند. به محض اين كه پيراهن را آوردند و روى چشم حضرت يعقوب انداختند، «فارتدّ بصيرا» پسران يعقوب يك وقت متوجه شدند كه پدر مى‏گفت «انى اعلم من الله» آن علم من است كه علم مادى نيست، علم موهبتى اعطايى خداست. همان علم، مورد نظر من است، همان علمى كه خدا به ملائكه گفت: انى اعلم مالا تعلمون، از همان سنخ علم به اينها هم داد و بالاترين علم را داد، همان كه به پيامبر خاتم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ‏وسلم فرمود: علّمك ما لم تكن. اين مطالب را در وحى به پيغمبر داده است. همين علم به امام سجاد عليه ‏السلام رسيد.
چند كلمه كوتاه درباره صحيفه سجاديه دارم. مطلب بسيار است، ولى چيزى كه

صفحه از 148