مرورى بر احاديث معرفت خدا (2) - صفحه 64

سوق‏الطائفة الأولى بإبطال أحكام العقل و الشرع و اختلال نظام المعاد والمعاش و طريق الطائفة الثانية بالتصوّرات و التصديقات والعلم الحصولي. و هو بإقرارهم عين الحجاب عن الواقعيّات و تصريحهم بالعجز عن كشف الحقايق على ما هو عليها لأنّها فوق الطاقة البشريّة. و صاحب الشريعة سوقه بوجدان حقيقة العلم، الكاشف عن الواقعيّات على ما هي عليها و فيالمعارف الربوبيّة إلى معرفة الحقّ بالحقّ لا بالتصوّر. ۱
بحث در اثبات صانعِ عالم و مصنوعيّت عالم نيست، بلكه سخن در معرفت صانع است. و اثبات صانع را معرفت ناميدن، اصطلاحى بيش نيست. جهت اينكه بحث بايد در معرفت صانع باشد (نه اثبات صانع، آن است كه) مصنوعيت نزد هر عاقلى بديهى است. اضافه بر اينكه با وجود فطرى بودن معرفت صانع، بحث از اثبات صانع، لغو و جهالت خواهد بود. و به همين جهت است كه اساس دين و ادله، بر معرفت صانع استوار شده است نه اثبات او.
البته راه متنبّه كردن منكر صانع و مصنوعيت خلق به معروف فطرى، بسا تذكّر دادن او به مصنوعيت و لزوم صانع مى‏باشد تا بدين طريق، حجاب‏هاى دل او از شناخت خداى فطرى برطرف گردد.... معارف صاحب شريعت عين معارف صوفيه و فلاسفه نيست، بلكه بر خلاف آن دو است.... طريق صوفيان با ابطال عقل و شرع و اختلال نظام معاد و معاش است. و طريق فلاسفه در معرفت خدا با تصوّرات و تصديقات و علم حصولى است. و اين طريق ـ به اقرار خودشان ـ عين حجاب از واقعيات است. و خودشان به صراحت اذعان دارند كه توان كشف حقايق اشياء را ندارند، زيرا روشن است كه اين امر، فوق توان بشر است.طريق صاحب شريعت با وجدان حقيقت علم است كه كاشف حقايق و واقعيات است و طريق او در معارف ربوبى، معرفت خدا به خدا است نه به تصوّرات.
ميرزاى اصفهانى در معارف القرآن مى‏نويسد:

1.ـ فهرست معارف القرآن، نسخه مرحوم صدرزاده / ۲۱۵ (شماره اصل) و ۴۶۴ (مسلسل).

صفحه از 70