مبانى اخلاقى در صحيفه سجاديه - صفحه 79

نعمت‏هاى خداوند به تفضّل اوست كه هر لحظه بگيرد، ظلم روا نداشته است. اين است كه انسانِ عاقل، همواره خود را در معرض اين خطر مى‏بيند كه خداوند، نعمت‏هايى را كه به او داده، از او پس بگيرد. كسى كه طعم شيرين نعمت خدا ـ به خصوص نعمت‏هاى معنوى الهى ـ را چشيده، از اين چگونگى مى‏لرزد و همواره در حال «عدم امنيت» به سر مى‏برد، يعنى همواره به درگاه خداوند سبحان، در حالت «خوف» است، حتّى وقتى كه در مسير عبادت مى‏كوشد.
امّا از سوى ديگر، جود و فضل و احسان الهى نيز حقيقتى است كه درِ اميد را همواره به روى انسان گشوده مى‏دارد، حتّى وقتى كه در مسير معصيت قرار دارد. ۱
توجه به اين حقيقت، همواره انسان را در ميان دو حالت قرار مى‏دهد كه هر دو، نشان از عبوديت او به درگاه مولايش دارد. آثار سازنده اين توجّه در اخلاق و تربيت انسانى، فوق‏العاده است.
امام سجاد عليه ‏السلام در دعاى 39 (در طلب عفو و رحمت) در بيان اين حقيقت، بر اين نكته تأكيد مى‏ورزد كه نه يأس انسانى از نجات، از روى «قنوط» يعنى نوميدى مطلق است كه از گناهان كبيره است، و نه طمع فردى به رهايى، به دليل فريفته شدن به اعمال اوست. بلكه انسان عابد، همواره حسنات خود را در برابر سيئّات خود، اندك مى‏بيند، آن هم در برابر خدايى كه افراد صدّيق در پيشگاه او نبايد به اعمال خود فريفته شوند و تبهكاران نيز نبايد به دليل كارنامه سياه خود، از لطف و رحمت حضرت او نوميد گردند.(دعاى 39).
يادآورى اين نكته در اينجا شايسته است كه كلماتى مانند سيّئه و جرم در اين گونه عبارات، الزاما به معناى گناه كبيره يا صغيره نيست، بلكه هرگونه احساس قصور در شكرگزارى به پيشگاه الهى ـ كه همواره انسان‏ها، حتى نيكوترين آنها به آن گرفتارند ـ در برابر جلال و جبروت و عظمت مطلق خداوند جلّ جلاله، نوعى گناه به شمار مى‏آيد. استغفار پيامبران و امامان عليهم ‏السلام و اقرار آن بزرگواران به گناه، از اين جهت است.

1.ـ ر. ك. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۳۲۳ ـ ۴۰۱، باب الخوف و الرجاء. آنچه در متن آمد، چكيده مضامين حدود ۱۱۰ آيه و ۷۵ حديث است كه مرحوم علامه مجلسى در اين باب آورده است.

صفحه از 92