مبانى اخلاقى در صحيفه سجاديه - صفحه 87

نسبت به اولياى خدا، دوستدار و خيرخواه باشند، همان سان كه نسبت به دشمنان او، عناد و بغض داشته باشند. (دعاى 25)

3 ـ 4 . شفاعت

شفاعت، از آموزه‏هاى مهمّ قرآن و عترت است، كه راهى فراخ براى اميد به نوميدان مى‏نمايانَد. از اين رو، در روايات اهل بيت عليهم ‏السلام ، اميد بخش‏ترين آيه قرآن را آيه «ولسوف يعطيك ربك فترضى» (ضحى، 5) دانسته‏اند كه ناظر به مقام شفاعت است. ۱
آنها كه پنداشته‏اند كه اين اصل مهم را ناديده بگيرند تا بهانه جرأت يافتن بر معصيت را از مردم بگيرند، بايد ديگر ابواب قطعى ـ همچون باب توبه، مغفرت، عفو، رجاء و مانند آنها ـ را نيز ببندند، در حالى كه هريك از اين ابواب، در ده‏ها آيه شريفه و روايت معتبر مطرح شده است. بعلاوه، اگر مبناى خوف ـ كه مجملى از آن گفته آمد ـ روشن شود، هيچ‏گاه باب جرأت نسبت به مقام عظمت خداوند متعال، بر كسى گشوده نمى‏شود.
البته در برخى آيات، شفاعت نفى شده، امّا از افرادى كه خداوند، آنها را شفيع به درگاه خود قرار نداده، در حالى كه قرآن براى برخى افراد، حقّ شفاعت را ثابت كرده است، اعمّ از شفاعت‏كنندگان و شفاعت‏شوندگان. ۲
امام سجاد عليه ‏السلام ، سه جزء همين حقيقت را در يك جمله بيان مى‏دارد:
فإنّى لم آتك، ثقة منّى بعمل صالح قدّمته ولا شفاعة مخلوق رجوته الاّ شفاعة محمد و اهل بيته صلواتك عليه و عليهم و سلامك. (دعاى 48)
امورى كه از اين جمله نورانى عايد مى‏شود عبارت است از:
1 ـ هيچگاه به عمل صالح و كار نيك خود نبايد دل بست، چرا كه اصل بر قبول آن از جانب خداوند متعال است، كه عموم انسان‏ها از آن بى‏خبرند.

1.ـ تفسير فرات كوفى، ص ۲۱۵. بنگريد به توضيح و تبيين مفصل و دقيق علامه طباطبايى پيرامون اين حديث.

2.ـ به بحث تفصيلى و استدلالى در مورد شفاعت، در تفسيرالميزان، ذيل آيه ۴۷ و ۴۸ سوره بقره، رجوع شود.

صفحه از 92