نسبت به اولياى خدا، دوستدار و خيرخواه باشند، همان سان كه نسبت به دشمنان او، عناد و بغض داشته باشند. (دعاى 25)
3 ـ 4 . شفاعت
شفاعت، از آموزههاى مهمّ قرآن و عترت است، كه راهى فراخ براى اميد به نوميدان مىنمايانَد. از اين رو، در روايات اهل بيت عليهم السلام ، اميد بخشترين آيه قرآن را آيه «ولسوف يعطيك ربك فترضى» (ضحى، 5) دانستهاند كه ناظر به مقام شفاعت است. ۱
آنها كه پنداشتهاند كه اين اصل مهم را ناديده بگيرند تا بهانه جرأت يافتن بر معصيت را از مردم بگيرند، بايد ديگر ابواب قطعى ـ همچون باب توبه، مغفرت، عفو، رجاء و مانند آنها ـ را نيز ببندند، در حالى كه هريك از اين ابواب، در دهها آيه شريفه و روايت معتبر مطرح شده است. بعلاوه، اگر مبناى خوف ـ كه مجملى از آن گفته آمد ـ روشن شود، هيچگاه باب جرأت نسبت به مقام عظمت خداوند متعال، بر كسى گشوده نمىشود.
البته در برخى آيات، شفاعت نفى شده، امّا از افرادى كه خداوند، آنها را شفيع به درگاه خود قرار نداده، در حالى كه قرآن براى برخى افراد، حقّ شفاعت را ثابت كرده است، اعمّ از شفاعتكنندگان و شفاعتشوندگان. ۲
امام سجاد عليه السلام ، سه جزء همين حقيقت را در يك جمله بيان مىدارد:
فإنّى لم آتك، ثقة منّى بعمل صالح قدّمته ولا شفاعة مخلوق رجوته الاّ شفاعة محمد و اهل بيته صلواتك عليه و عليهم و سلامك. (دعاى 48)
امورى كه از اين جمله نورانى عايد مىشود عبارت است از:
1 ـ هيچگاه به عمل صالح و كار نيك خود نبايد دل بست، چرا كه اصل بر قبول آن از جانب خداوند متعال است، كه عموم انسانها از آن بىخبرند.
1.ـ تفسير فرات كوفى، ص ۲۱۵. بنگريد به توضيح و تبيين مفصل و دقيق علامه طباطبايى پيرامون اين حديث.
2.ـ به بحث تفصيلى و استدلالى در مورد شفاعت، در تفسيرالميزان، ذيل آيه ۴۷ و ۴۸ سوره بقره، رجوع شود.