مبانى اخلاقى در صحيفه سجاديه - صفحه 88

2 ـ اصل شفاعت، صحيح است.
3 ـ به شفاعت هيچ كس نمى‏توان اميدوار بود، مگر كسانى كه خداوند، آنها را به عنوان شفيع درگاه خود معين كرده است.
4 ـ اين گراميان عرش الهى، پيامبر و خاندان پاك نهاد او عليهم ‏السلام هستند.
5 ـ در اينجا نيز ـ مانند ديگر راه‏هاى خير ـ باب خوف و رجاء باز است، چرا كه شفاعت پيامبر و اهل‏بيت عليهم ‏السلام در حقّ افراد، زمانى نفع مى‏بخشد كه مورد رضايت خداوند متعال واقع گردد.
همچنين در دعاى 42، از خداوند متعال مى‏خواهد كه شفاعت پيامبر را در حقّ امّت قبول فرمايد؛ در دعاى 31 سخن از شفاعت صلواتى است كه بر پيامبر و اهل بيت عليهم ‏السلام بفرستيم؛ و در دعاى 2 سخن از وعده الهى است كه براى شفاعت امّت به پيامبرش داده است. ۱ همان گونه كه از شفاعت فضل و كرم الهى نيز سخن رفته است (دعاى 31).

3 ـ 5 . توسّل

توسّل، لازمه تقوا است. خداى تعالى مى‏فرمايد:
يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة. (مائده، 35)
توسل، يعنى «وسيله» جستن به بارگاه عظمت الهى. انسانى كه در حضيض ضعف و عجز و فقر به سر مى‏برد، براى باريابى به اوج قوّت و غنا، بايد وسيله‏اى بجويد. اين وسيله را، فقط خداوند حكيم به فضل و لطف خود، معين مى‏كند. و بنده جاهل را نرسد كه از جانب خود، وسيله‏اى براى تقرب به خدا قرار دهد. سخن در اينجا همان است كه در باب شفاعت گفته شد.
از اين رو، امام سجاد عليه ‏السلام در جمله‏اى به تبيين آيه شريفه مى‏پردازد:
«صلّ على اطائب اهل بيته الذين... جعلتهم الوسيلة اليك» (دعاى 47)

1.ـ بنگريد: الدليل الى موضوعات الصحيفة السجادية، محمد حسين مظفر، ص ۹۸ ـ ۹۹، باب ۵، فصل ۱۹ (الشفاعة).

صفحه از 92