يك كتاب و چهار نظر - صفحه 122

شرح مرتب بر يك مقدمه، يك مقاله و يك خاتمه است.
در مقدمه كه عنوانش «بيان الاخلاق الجميلة و الرذيلة و ما يتعلّق بها» مى‏باشد؛ شارح بر اساس دسته بندى دانشمندان علم اخلاق، قواى نفس را كه موجبات تحصيل فضائل و رذائل هستند، به علمى و عملى تقسيم كرده است.
وى معتقد است، حكمت و عدالتى كه در نفس انسانى وجود دارد، منشأ صفات مختلفى در انسان است، كه اعتدال قواى شهوانى برابر با عفاف و اعتدال قواى غضب برابر با شجاعت است.
وى براى هر يك از «عدالت»، «عفت» و «شجاعت» دوازده نوع نام برده و سپس براى بهتر شناخته شدن «حكمت» و سه صفت ذكر شده ديگر، بر اساس «تعرف الاشياء بأضدادها» متضاد اين صفات را ذكر كرده است.
شارح چون حديث مشهور «جنود عقل و جهل» ـ كه در كتاب اصول كافى آمده ـ را مناسب مقام دانسته، به شرح تفصيلى آن پرداخته است.
پس از مقدمه، در «مقاله» به شرح دعاى استعاذه پرداخته است. در اواخر اعتقادات اماميه را بطور كامل بيان كرده و همچنين عبارات ابن سينا در مقامات العارفين از كتاب اشارات و شرح خواجه نصيرالدين طوسى را آورده است؛ وى در پايان اين نقل مى‏گويد:
نقلنا كلامهما بعبارتهما لانها مشكوة لانوار الافاضات بقدر الاستعدادت الكاينة للانفس المستعدة فكلّ يستفيض عنها بقدر قابليته.
در خاتمه كه در بيان حقيقت دعا و شرايط استجابت و سرّ و سببِ استجابت است، شش شرط براى استجابت دعا ذكر كرده و همچنين در موضعى كه تعلّق به بيان اسم اعظم دارد، بيست و پنج اسم و جمله را كه احتمال دارد حاوى اسم اعظم است، ذكر كرده.
در چند جاى از شرح گفته كه بناى وى بر اختصار بوده و اگر مى‏خواسته كلام و شرح را بسط دهد، مطلب به چند جلد كتاب مى‏رسيد، از جمله در پايان خاتمه كه مى‏گويد:
ان المواضع المشكلة و المقامات المعضلة غير البدا أكثر من أن يحصى و لكن هذه

صفحه از 139