يك كتاب و چهار نظر - صفحه 137

ـ بديشان باد سلام ـ چون آغاز كردى بدعا آغاز كردى ستودن مرخداى را عزوجل و ستايش كردن برو ـ پاكا خداى كه اوست ـ پس گفت: سپاس خداى را آنك پيش از همه در هست بى پيشى كه بود پيش ازو، و باز پسينِ همه، بى پسين كه باشد پس او. آنك كوتاه شد از ديدن او چشمهاى نگرندگان و عاجز گشت از صفتش وهمهاى صفت‏كنندگان. نو ساخت به تواناييش آفريده‏ها را نوساختن و از بر خود پديد كردشان بخواست خويش پديد كردن.»
پايان ترجمه:
«و جدا جدا شود اندامهاى من و پاره پاره شود پيوندهاى من، چه غافلم از آن چه مى‏خواهند به من. اى خداوند من ببخشاى بر من در گرد آوردن من و زنده بازكردن من. و بكن در آن روز با دوستان خود ايستادن گاه من و در ميان دوستان تو جاى بازگشتن من و در همسايگى تو جاى من، اى پروردگار جهانيان.»
* * *
به دست‏نويس‏هاى معرفى شده در كتاب نيز، اين موارد افزوده شود:
الف. ملحقات الصحيفة السجادية، محمد تقى‏بن‏مظفر صوفى زيابادى قزوينى، صص190ـ193.

نسخه‏ها:

1. كتابخانه مرعشى قم، شماره 985، نسخ معرب، عناوين و نشانى‏ها شنگرف، در حاشيه تصحيح شده. در فهرست، ملحقات را به عنوان كتاب مستقل شناسايى و معرفى نكرده‏اند. فقط اين عبارات در قسمت نسخه‏شناسى آمده: قبل از كتاب دو برگ است داراى سلسله سند محمد بن مظفر الشهير بتقى الدين الزيابادى به صحيفه سجاديه، از برگ 141 به بعد مشتمل بر دعاهاى متفرقه مى‏باشد. 156 برگ، 15 سطر. ۱

1.ـ فهرست نسخه‏هاى خطى كتابخانه حضرت آيت الله مرعشى نجفى، سيد احمد حسينى، قم، كتابخانه آيت‏الله مرعشى، ج ۳، ص ۱۷۷.

صفحه از 139