ـ بديشان باد سلام ـ چون آغاز كردى بدعا آغاز كردى ستودن مرخداى را عزوجل و ستايش كردن برو ـ پاكا خداى كه اوست ـ پس گفت: سپاس خداى را آنك پيش از همه در هست بى پيشى كه بود پيش ازو، و باز پسينِ همه، بى پسين كه باشد پس او. آنك كوتاه شد از ديدن او چشمهاى نگرندگان و عاجز گشت از صفتش وهمهاى صفتكنندگان. نو ساخت به تواناييش آفريدهها را نوساختن و از بر خود پديد كردشان بخواست خويش پديد كردن.»
پايان ترجمه:
«و جدا جدا شود اندامهاى من و پاره پاره شود پيوندهاى من، چه غافلم از آن چه مىخواهند به من. اى خداوند من ببخشاى بر من در گرد آوردن من و زنده بازكردن من. و بكن در آن روز با دوستان خود ايستادن گاه من و در ميان دوستان تو جاى بازگشتن من و در همسايگى تو جاى من، اى پروردگار جهانيان.»
* * *
به دستنويسهاى معرفى شده در كتاب نيز، اين موارد افزوده شود:
الف. ملحقات الصحيفة السجادية، محمد تقىبنمظفر صوفى زيابادى قزوينى، صص190ـ193.
نسخهها:
1. كتابخانه مرعشى قم، شماره 985، نسخ معرب، عناوين و نشانىها شنگرف، در حاشيه تصحيح شده. در فهرست، ملحقات را به عنوان كتاب مستقل شناسايى و معرفى نكردهاند. فقط اين عبارات در قسمت نسخهشناسى آمده: قبل از كتاب دو برگ است داراى سلسله سند محمد بن مظفر الشهير بتقى الدين الزيابادى به صحيفه سجاديه، از برگ 141 به بعد مشتمل بر دعاهاى متفرقه مىباشد. 156 برگ، 15 سطر. ۱
1.ـ فهرست نسخههاى خطى كتابخانه حضرت آيت الله مرعشى نجفى، سيد احمد حسينى، قم، كتابخانه آيتالله مرعشى، ج ۳، ص ۱۷۷.